جستجوی این وبلاگ
۱۴۰۱ اردیبهشت ۲۸, چهارشنبه
یادداشت فوری من به محترم مارشال دوستم
محمدعثمان نجیب
محورِ بحث تان بایستی حمایت از مقاومت تحتِ رهبری مسعودپسر باشد.
در جستوجوی رهبرِ پشتونِ اقتدارگرا نباشید.
۱۴۰۱ اردیبهشت ۲۷, سهشنبه
شنیده های حامد علمی کاملا درست و مبتنی بر واقعیت هاست
حمایت اروپا از جبهه مقاومت دروغ است
اروپا و امریکا، طوری نشان می دهند طالبان آن ها را شکست داده است.
حال آن که براساس یک پیمان مخفی، افغانستان را واگذار کردند.
اگر ما در بیست سال با آن همه قوا وامکانات شکست داده نتوانستیم، اکنون امکان ندارد که مقاومت حداقل آن ها را در کوتاه مدت شکست دهد.
بنا برین باید به جای جنگ، برجلوگیری از جنگ تمرکز شود.
یعنی انتقال قدرت که صورت گرفته به نفع غرب است.
این یعنی عدم حمایت از مقاومت.
مقاومتی ها مثل همیشه در تحلیل وضعیت خودش، درتحلیل سیاست منطقه وجهان ضعیف است.
پالیسی جوابده به وضعیت ندارد. اصل پالیسی سازی کاملاً غایب است.
اطلاعرسانی جبهه مقاومت درمورد آرایش نظامی و سیاسی برای اروپاییها قابل اعتبار نیست،.
حتی گزارش ها در بارۀ شکنجه و کشتن مردمان ملکی. چرا که از سوی منابع مستقلی که نزد غرب اعتبار دارد؛ تاییدنشده.
سیاسیون بدنام نظام قبلی در جبهه مقاومت به جای اعتبار بخشیدن به جبهه، سبب بی میلی دنیای غرب شده است.
از امرالله صالح درین زمینه نام برده شده.
غرب از قومی سازی جنگ، حمایت نمی کند. چرا که قومی پنداشتن جنگ خود عامل تشدید خشونتها میتواند شود.
اتحادیه اروپا علاقمند است بیشتر از زبان مردم در محل و مقاومتگران در سنگر بشنود که در درون افغانستان چه جریان دارد تا از زبان «رهبران» جبهه.
درین قسمت، مستند سازی حوادث جنگی از سوی جبهه مقاومت درحد صفر است.
برای اتحادیه اروپا کمکهای بشردوستانه و فعالیتهای غیرمسلحانه اولویت دارد، حد اقل برای فعلاً این رویکرد برخواسته از همان تفکر «شکست خوردن در برابر طالب» است.
و همچنان بر اساس تبلیغات و لابی سازمانهای امداد رسان مثل ملل متحد - که برای بدست آوردن پول از غرب وضعیت را متفاوت از آنچه که جبهه میگوید؛ جلوه میدهد.
رقابت درنهاد های امریکا و اروپا برسر نزدیکی و رفاقت با طالبان بسیار گرم است.
کدام کشور روابط نزدیکتر با طالبان دارد و از این مجرا بر وضعیت مسلط تر است و این تبدیل شده به یک نوع رقابتی میان این کشورها که در آخر کار طالبان از آن استفاده بهینه میکنند.
غرب، فکر میکند که میدان را به چین و روسیه و ایران باخته است. از همین رو سرخورده است. بی میل است. نمی تواند بگوید که چه چیزی را می خواهد در افغانستان دنبال کند و به دست آورد.
سلام و پیغام مهم برای رهبری جبههی مقاومت داریم
محمدعثمان نجیب نوشت:
نامهی یازدهی عمومی و نامهی چهارم سرگشادهی من
لشکرکشی بی پیشینه ی طالبان برشمال
نوشته ی : اسماعیل فروغی
هجوم هزاران جنگجوی ریشو وموی کشال
ازچهارسو برپنجشیرواندراب که به بهانه ی سرکوب مقاومتگران صورت گرفته است ، بیشتر
به هدف کوچ دادن اجباری مردمان بومی پنجشیرودرنتیجه تصفیه ی قومی درتمام مناطق
شمال کشوراست .
این لشکرکشی فرقه ای که بی تردید به اساس
نقشه و دستورجنرالان آی اس آی پاکستان براه افتاده است، ابتدا پنجشیر و اندراب و
پس ازآن کُل شمال را مطیع ومنقاد خواهد کرد. این گروه تا دندان مسلح مهاجم که
بیشترشامل طالبان وجنگجویان جنوب افغانستان است ، اختلافات قومی را درافغانستان
بیشتردامن زده وجبهات جنگ در سراسرکشور را گسترده تر خواهد کرد.
طوری که مردم محل و تصاویر تلویزیونی گواهی می
دهند ، درین هجوم و لشکرکشی برپنجشیرواندراب ، نه تنها طالبان افغانی ازپکتیا و
خوست بلکه طالبان پاکستانی ازآنسوی مرزدیورند هم که همه همسانِ هم موهای کشال و ریش های دراز دارند
، هم شرکت دارند - کسانی که قبلاً در اردوی طالبان شامل نبوده اند.
طوری که معلوم است سازمان جهنمی استخبارات
پاکستان (آی.اس.آی ) درایجاد و تشکیل این لشکر مهاجم نقش خاص و تعین کننده
داشته و قصد دارند آن را در تمام ولایات شمال افغانستان زیرنام لشکر بدری
وغیره توسعه و تقویت ببخشند . پاکستان میخواهد مطابق نسخه ی قدیمی انگلیسی -
نادرخانی یعنی استفاده از قبایل برای سرکوب مخالفان ، هم اختلافات و دشمنی
قومی را بیشتردامن بزند و هم باشنده گان بومی مناطق مختلف افغانستان را مجبور به
کوچ اجباری کرده ، سرزمین های آنان را به گروه های جنگجویی که از جنوب افغانستان و
وزیرستان شمالی و جنوبی برای سرکوب وقلع و قمع گردآورده اند ، هدیه بدهد.
انتقال هزاران جنگجوی طالب از جنوب
افغانستان و وزیرستان پاکستان به قصد بنیانگذاری مرکز نظامی بزرگ درسطح قول اردو
درپنجشیر، در تخار و بسیاری نقاط دیگردرشمال کشور که اسکان دایمی جنگجویان و
خانواده هایشان را درپی خواهد داشت ، هیچ معنا و تفسیری بجز کوچ دادن اجباری و
تصفیه ی قومی نمیتواند داشته باشد.دستگیری های گروه گروه اهالی منطقه
بمنظورایجادترس و رعب ، به وضاحت نشان میدهد که طالبان نه با مقاومتگران پنجشیر واندراب
بلکه با تمام مردم عوام پنجشیر، اندراب ، بغلان، تخار ، جوزجان ، بلخ ،
سمنگان ، فاریاب ، سرپل ، بامیان ، دایکندی... و دیگر ولایات شمالی و مرکزی
افغانستان ، در جنگ استند. آنان قصد دارند مطابق نقشه ی آی اس آی و سی آی ای
آمریکا جنگ را درمیان تمام گروههای قومی شمال وبعداً آسیای میانه انتقال داده ،
کوچ های اجباری و تصفیه های قومی درشمال و مناطق مرکزی افغانستان را یکی پی
دیگرسروسامان ببخشند.
اینکه آیا طالبان- این گروه تروریستی نیابتی
می تواند این اهداف شوم و خطرناک حامیان پاکستانی شان را تحقق ببخشند ، شک و تردید
وجود دارد . قدرتهای منطقه ای و مردم افغانستان هرگز به آنان اجازه نخواهند داد تا
تمام مردمان بومی را ازمناطق شان رانده و یک گروه بنیادگرای بدوی و تروریست را
بجای آنان مسکن گزین نمایند.
به باورناظرانِ اوضاع افغانستان ، کوچ دادن
های اجباری و تصفیه های قومی ، شورش ها ، قیام ها و رستاخیز ملی و مردمی را در پی
خواهد داشت .دیر یا زود ، زنان ، مردان ، جوانان و کهنسالان مناطق تحت اشغال
درشمال و مرکزافغانستان ، همه بپا خواهندخاست و طالبان را به خاستگاه اصلی شان ـ
وزیرستان پاکستان خواهند فرستاد .
۱۴۰۱ اردیبهشت ۲۶, دوشنبه
۱۴۰۱ اردیبهشت ۲۵, یکشنبه
۱۴۰۱ اردیبهشت ۲۴, شنبه
۱۴۰۱ اردیبهشت ۲۳, جمعه
۱۴۰۱ اردیبهشت ۲۲, پنجشنبه
امریکا می خواهد روسیه را به زانو درآورد
نوشته ی : اسماعیل فروغی
«... باگامهایی که قبلا برداشتهایم پیشبینی میشود که تنها در سال جاری تولید ناخالص داخلی روسیه را حداقل ده درصد کاهش دهد . ما آمریکااستیم ، ما روسیه را خفه میکنیم ... تنهایکسال تحریم های ما به قیمت 15 سال پیشرفت دراقتصادروسیه تمام می شود ؛ زیرا ما روسیه را ازفناوری های مهمی که برای رقابت درقرن 21موردنیاز است، محروم می کنیم. ما توانایی روسیه ورشداقتصادی آن را برای سالهای آینده خفه خواهیم کرد... »
ازاین اظهارات خصمانه وخطرناک جوبایدن رییس جمهورایالات متحده ی امریکا چه میتوان فهمید ؟ صاف و ساده - جنگ افروزی و بحران آفرینی جدید درمنطقه ی دیگری ازکره ی زمین که می تواند حتا منجربه جنگ سوم جهانی شود ــ جنگی که در آن هیچ برنده ای وجود نخواهدداشت .
امروزهمه میدانند که مقامات آمریکایی با لفاظی ها ، تبلیغات دوامداروبااستفاده از تمام امکانات ازجمله تحت فشارقراردادن اروپاییان ، می خواهند با دوامدار کردن بحران اوکراین ، تولیدات نظامی و انرژی صادراتی خود را به بازارهای پردرآمد اروپا عرضه نمایند.
به باوراکثرناظران ، واشنگتن درین درگیری نیزهماننددرگیری ها درشرقمیانه ، سوریه ، عراق ، لیبیا ، افغانستان و استراتژی اسلام هراسی و ایران هراسی اش ؛ حساب بزرگ و درازمدتی به نفع خود بازکرده است .هم اکنون بازارهای فروش انرژی وفروش تجهیزات مرگبارنظامی امریکا برای اروپای ثروتمند ، گرم ترازپیش شده ، کشورهای اروپایی قراردادهای خرید سلاح و تجهیزات نظامی به ارزش صدها میلیارد دالرازامریکا را که شامل جت های جنگی گران قیمتِ اف - 35 ، راکت های متنوع و سیستم های دفاع هوایی بخصوص دفاع دربرابرراکتهای بالستیک ، پهبادهای پیشرفته ، راکت های ضدهوایی استنگر، راکتهای ضدتانک جاولین وسایروسایط وتجهیزات مرگ آورمی شود ، یکی پشت دیگرعقدنموده و منتظردریافت آنها استند.
براساس گزارشهای رسمی و مستند خبرگزاری های جهانی ، اکنون همه وحتا اروپاییان به این حقیقت پی برده اند که ایالات متحده ی آمریکا به دلیل سودجویی هایش به جای کمک به ختم جنگ ، این درگیری ویرانگررا بیشتردامن می زند.اکنون حتا برخی از نماینده گان پارلمان اروپایی چون آقای کلردالی یکتن از نماینده گان سرشناس پارلمان اروپا بصراحت می گویند که : ایالات متحده ی آمریکا میخواهد روسیه را تضعيف واروپا را بیشتر وابسته به انرژی و صنایع نظامی خود سازد . به باوراین مقام پارلمانیِ اروپا ،دراین جنگ ، اروپا ییان هم بهای سنگینی خواهند پرداخت . او درنشست اخیر پارلمان اروپا دراشتراسبورگ بصراحت یادآورشد که برخی از مقامات امریکایی حتا خواهان ورشکسته گی صنایع دربرخی کشورهای اروپایی ، بویژه آلمان استند تا رقیب تجاری قدرتمندی دربرابرشان دراروپا هم وجودنداشته باشد.
نیات خصمانه ی امریکا و ناتو را دراظهارات تند و صریح " وانگ یی"، وزیر امورخارجه چین هم میتوان یافت که اخیراً گفته است : " امریکا وکشورهای غربی قصد دارند از اوکراین به عنوان "گوشت دم توپ" به منظور تضعیف روسیه استفاده کنند. او گفته است: « ... برخی از قدرتهای بزرگ، هیچ کمکی برای حل و فصل این مناقشه یا پیشبرد گفتگوهای صلح نمی کنند. آنها در تلاش اند تا از این بحران برای تضعیف روسیه و مبارزه با این کشور تا آخرین فرد اوکراینی استفاده کنند.
اوبه تاکید اظهارداشته است که بسیاری کشورهای غربی به مذاکرات صلح یا آتش بس در اوکراین و برای امنیت مردم اوکراین هیچ اهمیتی قایل نیستند و تنها از این کشورو وضعیت بوجود آمده برای ارضای جاهطلبیهای سلطه گرایانه ، سودجویانه و اهداف ژئوپلیتیکی خود استفاده میکنند ...»
حقایق نشان می دهد که جنگ اوکراین درواقع جنگ امریکا و ناتو با روسیه است که می تواند به نابسامانی ها دراروپا و کل جهان منجرشده ، قطب بندی های نظامی ـ سیاسی درجهان را از نو رقم بزند .
۱۴۰۱ اردیبهشت ۲۱, چهارشنبه
روسیه: جان بوریس جانسون می خارد!
100 هواپیمای پراز اسلحه به پولند رسید
جنگ
اکرائین ابعاد تازه به خود گرفته است