امریکا خواهان تغییر حکومت درکابل است.
گزارش ها بیانگروضع خاص در روابط واشنگتن وکابل اند. بی اعتمادی وبهره گیری از فرصت ها به منظور اعمال فشار بریکدیگر همچنان سرجایش باقیست. وقتی دراواسط 1387 دموکرات ها درکنگرس امریکا، ازکنار زدن رئیس جمهور کرزی سخن راندند، گرمای رابطه میان کابل وواشنگتن هرگز بسان سال دوره حکمروایی جورج بوش نبوده است. تلاش های برخی حلقات درواشنگتن وکابل برای آشتی واقعی دو طرف، به نتیجه نرسیده است. بارک اوباما درچندین نوبت رئیس جمهور کرزی را به مبارزه علیه فساد وخودسری در امرحکومت داری و دادگاهی کردن فسادسالاران تشویق کرد؛ اما هیچ جواب عملی درکابل دیده نشد.
ایران با استفاده از سردی رابطه میان کابل وواشنگتن سرکیسه را شل کرد وهزاران تن از مأموران افغانی الاصل خویش را به طرفداری از کرزی به کار گماشت تا پل رابطه میان امریکا و کابل را برای همیشه درهم بشکند. این کشور تا حدودی درین راستا پیروزی هایی داشته است. مگر گمان می رود که امریکا خود می خواهد که پای مداخله ایران هرچه بیشتر در گرداب افغانستان داخل شود. چنانکه اکنون رژیم ایران توانایی خروج از ورطه بحران افغانستان را از دست داده است. رهبران ایران خود این راه را برگزیده اند وهمواره تصریح داشته اندکه جنگ با امریکا را درخارج از ایران دنبال خواهند کرد. ایران درجنگ نافرجام مخفی علیه امریکا، حکومت کابل را به گرو گرفته است. این چیزیست که باعث اختلافات ودو دستگی درکابینه افغانستان شده است. مخالفان نزدیکی با ایران درکابینه مثلت ( جنرال رحیم وردک، حضرت عمرزاخیل وال وهدایت امین ارسلا ) اند. با این حال کفۀ حمایت از ایران به دلیل ارسال بسته های پول به تمامی مقامات ارشد( برای هریک به طورجداگانه) حکومت را درحالت برزخی قرارداده است که آیا میان امریکا و ایران کدامیک را انتخاب کنند؟! مقامات ارشد می دانند که درفهرست سیاه واشنگتن ومتحدان غربی جا دارند. مجموعه این مسایل، کشمکش میان واشنگتن وکابل را هرچند بی صدا باقی مانده، وارد مرحله فرسایشی ساخته است.
تکیه برفاکتور پاکستان – طالبان
وضع طوری است که امریکا برای ارسال کمک های سخاوتمندانه مانند گذشته برای توسعه وبازسازی افغانستان علاقه چندانی ندارد. تجهیز واختصاص بودجه برای تقویت ارتش ملی، حالت رنجباری را برای مقامات آن کشور به وجود آورده است. یک سوال اساسی آن است که ارتش در آزمایش های آینده به چه کسی وفادار خواهد بود؟ به نظر می رسد که سیاست واشنگتن درمقابله با چالش "کابل" با بمباران و حمله به کاخ قدرت همراه نخواهد بود؛ درین بازی ( بازی درمیدان بن بست) پاکستان وطالبان ابزار مناسب برای حل قضیه اند. بازی طوری آغاز شده است که پاکستان ظاهراً با پایگاه امریکا درافغانستان مخالفت می کند؛ مگر به شرط تأمین رابطه استراتیژیک ونظامی میان افغانستان و پاکستان، دست از مخالفت خواهد برداشت. زرداری رئیس جمهور پاکستان اخیراً گفت:
فکرمی کنم حدود 12 سال است که امریکا درگیر افغانستان شده و بدون شک که حوصله همه درحال به سررسیدن است به ویژه حوصله مردم امریکا که درپی جواب برای سوال هایشان هستند.
سخنان زرداری نیازی به تشریح ندارد. یعنی امریکا چانس پیروزی را از دست داده، حوصله نظامیان ومردمش هم تمام شده، وباید یا شکست خود را قبول کرده فرار کند؛ یا آن که به پیشنهادات مفید ومکرر پاکستان توجه کند و افغانستان را از راه پاکستان اداره کند و سیاست های آینده اقتصادی وسیاسی و نظامی این کشور را طراحی کند. سیاست مقابله آمیز کابل با امریکا، فساد سالاری، عدم تفریق دوست ودشمن، عدم تعریف تروریست وبرادر ونزدیکی خطرآمیز با ایران ( دشمن امریکا) شرایطی را به وجود آورده تا امریکا پیشنهادات پاکستان را معقول وارزان تلقی کنند تا هم اداره افغانستان به آسانی تأمین شود و هم متحد استراتیژیک قدیمی خویش را برای همیشه خوشنود نگهدارند.
صدراعظم یوسف گیلانی درسفر اخیرش به کابل عنوان کرد که " امریکا دیگرتوان حضور مؤثر و مفید درمنطقه را ندارد و اتکای بیش از حد افغانستان به امریکا، سبب خواهد شد تا افغانستان همکاری کشورهای همسایه را از دست بدهد."
این سخنان درواقع نرم کردن زمین برای پاشیدن بذر های بعدی است. آقای گیلانی افزود:" افغانستان وپاکستان باید همکاری های استراتیژیک درعرصه نظامی داشته باشند." هرگاه مقامات کابل به این امر راضی شوند" پاکستان برای مهار کردن گروه طالبان تلاش خواهد کرد."
یعنی طالبان دردست پاکستان است وهمکاری استراتیژی نظامی با پاکستان ( به قول گیلانی) ضامن آرامش درافغانستان است. مسلم است که پیشنهادات پاکستان بالاثر مشورت های مقامات واشنگتن صورت می گیرد که هدف ازآن، اعمال فشار وپایان دادن به سرکشی های حکومت کابل است که ایران درآن دست بالا دارد. همچنان این مانور ها گول زدن ایران است تا سرپنجه های آهنین خویش را بیشتر درکاسه افغانستان فروببرد؛ زیرا مجموع سیاست های رئیس جمهور احمدی نژاد به حقانیت سیاست های واشنگتن نسبت به رژیم ایران گواهی داده است.
اختلاف درکابینه دولت
فشار های امریکا وایران بر حکومت کابل برای حفظ و دستیابی به امتیازات بیشتر، وضع روانی غیرقابل تحملی را ایجاد کرده است. هر وزیر کابینه خصوصاً معاونان رئیس جمهور، از عواقب قضایا که ممکن است همه چیز را وارونه کند، دستخوش اضطراب اند. خصوصاً آنانی که نام های شان به طور درشت درفهرست متحدان ایران درج شده است؛ مانند عمرداوود زی رئیس دفتر رئیس جمهور. اختلاف در کابینه بعداز رخنه یک تروریست به حریم وزارت دفاع و رهایی 541 طالب و فرماندهانی که به قیمت خون صد ها نفر خارجی وداخلی از میدان های جنگ دستگیرشده بودند، افزایش یافته است. حالا هم نیروهای خارجی میگویند که طالبان خیلی قوی شده اند و هم خود طالبان ازپیروزی های گیچ کننده خویش سخن میگویند . گپ به جایی رسیده که شب نامه های طالبان به طورعلنی نشر می شود و رادیوی بی بی سی برخلاف گذشته، مصاحبه سخنگوی طالبان را به حیث یک نیروی سوم نشر می کند. جالب این جاست که دفتر مطبوعاتی نیروهای امریکایی دربگرام خود از" حملات پیچیده" طالبان خبرمی دهند و حالت دفاعی به خود می گیرند و طوری نشان می دهند که تمام قدرت را باید به کار گرفت تا دربرابرحملات طالبان حالت دفاع به خود گرفت!
از سوی دیگر طالبان در اعلامیه های خویش چنین می نویسند:
"مجاهدین در سطح ولایت علاوه بر کمیسیون نظامی شورای سرتاسری جهادی نیز دارند که بموقع برگزار می گردد.
در پانزده ولسوالی ولایت مسؤلین ولسوالی ها منظم بامور جهادی پرداخته تشکیلات شان از نظم خاصی برخوردار بوده تمامی لوائح و هدایات مقام رهبری امارت اسلامی تطبیق گردیده از سوی افراد و ادارات مربوطه و ذیربط مرعی الاجراء می باشد. در سطح ولایت رئیس محکمه و اعضای آن طور منظم تعیین و تنظیم گردیده بکارشان مشغول میباشند. اکثر مردم چونکه ادارات رژیم دست نشاندۀ کابل ملوث برشوت خوری وضعف اجراات می باشند به آنها مراجعه نکرده بعلماء کرام که از سوی امارت اسلامی بحیث قاضی تعیین گردیده روزانه مراجعه نموده طبق شریعت غرای محمدی صلی الله علیه و سلم فیصله و اصدار حکم گردیده اجراات صورت می گیرد."
"مجاهدین در سطح ولایت علاوه بر کمیسیون نظامی شورای سرتاسری جهادی نیز دارند که بموقع برگزار می گردد.
در پانزده ولسوالی ولایت مسؤلین ولسوالی ها منظم بامور جهادی پرداخته تشکیلات شان از نظم خاصی برخوردار بوده تمامی لوائح و هدایات مقام رهبری امارت اسلامی تطبیق گردیده از سوی افراد و ادارات مربوطه و ذیربط مرعی الاجراء می باشد. در سطح ولایت رئیس محکمه و اعضای آن طور منظم تعیین و تنظیم گردیده بکارشان مشغول میباشند. اکثر مردم چونکه ادارات رژیم دست نشاندۀ کابل ملوث برشوت خوری وضعف اجراات می باشند به آنها مراجعه نکرده بعلماء کرام که از سوی امارت اسلامی بحیث قاضی تعیین گردیده روزانه مراجعه نموده طبق شریعت غرای محمدی صلی الله علیه و سلم فیصله و اصدار حکم گردیده اجراات صورت می گیرد."
آیا این مانور ها به معنای آن نیست که طالبان دیر یا زود( خواهی نخواهی) به علت ضعف وبی کفایتی وظلم وجور رژیم فساد سالاران درکابل ممکن است حمایت کامل مردم را به سوی خود جلب کنند. درصورتی که مردم قیام کنند و قیام شان برضد فساد و خودسری و خیانت موجه ومعقول هم است، نیروهای خارجی چه کاری از دست شان ساخته است؟ تفسیراین سخن آن است که واشنگتن اکنون قانع شده است که به کمک پاکستان و نیروی طالبان، رژیم را تغییر بدهد یا تغییر را طوری عملی کند که یک حکومت انضباطی قایم به وجود آید که ثمره تدبیر پاکستان و مصلحت امریکا باشد. بی تردید پاکستان وعده داده است که درصورت پیروزی طالبان، دست آورد های ده سال اخیر را که جزو ارزشها وامتیازات حضور غربی ها درافغانستان است، حفظ خواهد کرد.
دامن به تبلیغات درمورد قدرت گیری طالبان از سوی نیروهای جهانی و پاکستان، بیانگر این نکته هم است که "سپردن مسئولیت امنیت برخی شهر ها و ولایات به ارتش ملی،" یک قمار از قبل باخته شده خواهد بود. درین گیرودار حکومت کرزی قصددارد دربدل امضای پیمان نامه روابط استراتیژیک با امریکا، دست به معامله و امتیاز گیری بزند. ارجاع مساله به ولسی جرگه و مخالفت برخی از اعضای حکومت نظیراسماعیل خان فرمانده معروف جهادی درحوزه جنوب غرب( فعلا وزیرانرژی وآب) وبسم الله محمدی وزیرداخله با اعمار پایگاه های امریکایی درافغانستان سنگ هایی اند که حکومت کابل پیش پای امریکایی ها می اندازد. می توان استنباط کرد که احتمالاً میان اسلام آباد وامریکا درخصوص تعیین چه گونگی نظام آینده و نقش افغانستان درمنطقه توافقات اعلام ناشده ای حاصل شده است. شورای صلح برسرهیچ بازی می کند؛ قطعه اصلی دردست پاکستان وامریکاست. شاید حوادث بعدی عیناً به همان شکلی که درمقال حاضر مطرح شد، اتفاق نیافتد، مگر حکومت کنونی از پاسخ به سوالات ابتدایی درموردحل بحران کشور عاجز است. باید جا خالی کند.