روزنامه هشت صبح- مقامهای دولت گفتهاند که اجرای این عملیات باعث ایجاد ترس و رعب در میان خانوادهها میشود و همچنین سبب میشود تا فاصله میان دولت و مردم بیشتر شود؛ اما کارشناسان مسایل نظامی به این باوراند که در جنگ افغانستان بهترین روش عملیات شبانه است.
عبدالهادی خالد، معین پیشین وزارت امور داخله و کارشناس مسایل امنیتی، میگوید: «جنگ افغانستان، جنگ جبههای و منظم نیست و جنگ فرسایشی، پنهانی، بیآدرس، روانی و استخباراتی است؛ لذا وقتی شما با یک قوای کلان به چنین جنگی میروید، دشمن یا سلاح را پنهان میکند، یا فرار میکند و یا هم پنهان میشود و چون مردم را ترسانیدهاند، جایشان را کسی فاش نمیسازد.»
او ادامه داد: «در چنین حالتی، بهترین تدبیر، عملیاتهای غافلگیرانه و یا شبخونها است.»
آقای خالد گفت :«مفاد این چنین عملیاتها در این است که مردم و مواشی که خوابیدهاند، آسیب نمیبینند و از جانبی شب است و دشمن فرار کرده نمیتواند.»
به گفتهی خالد، قطعات خاصی که چنین عملیاتها را انجام میدهند، وسایل دید شب دارند، محاصره خوب میکنند و از فرار هدف جلوگیری میکنند.
نیروهای افغان، در این اواخر، اظهار آمادگی کردهاند که چنین عملیاتها را خودشان راهاندازی کنند.
خالد نیز به این باور است که کماندوهای خوبی در وزارت دفاع، قوای خاص در امنیت ملی و قطعات خاص در وزارت داخله است که اگر اینها را جمع کنند و استخبارات با آنها همآهنگ شود، افغانها میتوانند این عملیاتها را خودشان انجام دهند.
او گفت: «وقتی که دنیا ملتفت شود که افغانها میتوانند خودشان عملیاتها را انجام دهند، واضح است که دیگر کار را به افغانها میسپارند.»
ولی او به این باور است که مشکل در رهبری ادارههای امنیتی افغانستان است و تا هنوز رهبری نیروهای امنیتی آماده نیست.
خالد میگوید :«رهبری وزارت دفاع از نظر روحی، فکری و سیاسی آماده نیست که مسوولیتها را بگیرد، امنیت ملی به حاشیه رفته و پولیس در خط اول جنگ به جای ناتو و اردو قرار گرفته است.»
خالد اظهار میدارد: «خود رییس جمهور که قوماندان اعلی است، نقش خود را به عهده نمیگیرد و موقف قوماندان اعلی خالی است.»
از جانبی، تحلیلگران مسایل سیاسی باور دارند که این موضعگیریها نشاندهندهی عدم موجودیت یک درک درازمدت از متحدان بینالمللی افغانستان است.
عمر شریفی، کارشناس مسایل سیاسی، میگوید: «در کل، این موضعگیری نشاندهنده عدم موجودیت یک دید درازمدت و یک درک درازمدت، از متحدان بینالمللی ما است و از جانبی دیگر ما با یک سیاست شفاف مواجه نیستیم که بر معیارهای مشخص استوار باشد.»
او گفت: «در هر زمان با هر تغییری که در حکومت به وجود میآید، یک طرح نو، یک فکر نو و بالاخره یک شرط نو مطرح میشود که این هم باعث سردرگمی در داخل شده و هم سردرگمی را در بیرون بار آورده است.»
شریفی، مسالهی پیمان استراتژیک و عملیاتهای شبانه را جدا از هم عنوان میکند و میگوید: «ما باید عملیات شبانه را که موضوع تکتیکی است، با مسایل استراتژیک مغالطه نکنیم و این دو مسالهای است که به آسانی میشود راه حل منطقی برای هرکدام دریافت کرد.»
او ابراز کرد: «در فضای پر از توطیه افغانستان که منافع متفاوت و متضاد اینجا تجمع کرده تا حدی انتظار اینچنین فرارویها را میتوانیم داشته باشیم.»
آقای خالد نیز موضعگیریهای اخیر رییس جمهور را یک نوع بهانه سیاسی برای جذب افکار عامه میخواند.
عبدالهادی خالد میگوید: «چون رییس جمهور در دهسال هیچ ارادهای درمبارزه با فساد، تامین عدالت و عرضهی خدمات نشان نداد، لذا شخصیت او در نزد افکار عامه از دست رفته و بدنام شده است.»
او میافزاید: «رییس جمهور حالا میخواهد خاک به چشم مردم بزند، همانند گذشته که اشک ریخت و به حال مردم گریه کرد؛ قسمی که میگوید بگذار که فسادگر فساد کند و چپاولگر هم چپاول کند.»
به باور آقای خالد، بر علاوه، رییس جمهور میخواهد جامعهی جهانی را نیز فشار دهد، تا شرط بگذارد که در آینده خود رییس جمهور و یا یکی از مهرههای خودش در قدرت باقی بماند.