اعضای مجاهدین خلق درعراق درمحاصرۀ جاسوسان ایران قرارگرفته اند.
نويسنده :داود البصري
روزنامه السياسه کويت 10/12/1390
امروز کمپ ”ليبرتي ”يا آزادي بغداد که دولت عراق آن را به محلي براي تجمع موقت و مقدمه حل کامل پرونده بستن ”قرارگاه اشرف ”اختصاص داده است، با توجه به اوضاع فاجعه بار کمپ جديد - نزديک به فرودگاه بينالمللي بغداد- به يک پرونده انساني دردناک تبديل شده است.
بين ”قرارگاه اشرف ”که اپوزيسيون ايران در ساخت و سرويس نگهداري سيستم هاي خدماتي اش و ترتيب شيوه زندگي مدرن و پاکيزه در آن نظارت داشت، با قرارگاه فعلي که در حقيقت يک بازداشتگاه بسيار بزرگ است، اختلاف تمام و کمال وجود دارد، هدف اعلام شده، شکنجه مخالفان ايران و از هم پاشاندن و حتي تسليم آنان به رژيم ايران و اگر فرصتي پيش آمد کشتن آنان است.
مطلقاً در اين گفته شک ندارم که وضعيت کمپ آزادي براساس ديدگاه دولت مالکي نسبت به آزادي، بسيار مشابه زندان معروف تازممارت در مراکش در دوران سالهاي خاكستري مراکش است که بين سالهاي 1973 تا 1991 داير بود، اردوگاه مرگي بود که بهعنوان محلي براي خردکردن انسان يا شکستن انسانيت انسان، شهره آفاق شد.
عراقيها تجربه وحشتناکي در ساخت زندان مشابه با ارودگاههاي مرگ دارند! بعثيها تاريخي انباشته و حائز اهميت در اين عرصه، مثل زندانها و بازداشتگاه ... دارند. پس از آن زندانهاي تحت کنترل اطلاعات و ابوغريب و ديگر اسامي مشهور در عالم سرکوب و ترور حکومتي بود، بعد از آن نوبت به مخالفان سابق آنها رسيد که به يمن نيرو و نفوذ پوتينهاي آمريکايي که بعثيها را بيرون کرد و وابستگان احزاب ايراني را آورد حاکم شدند، کساني که تجربههاي امنيتي بسيار دارند که همچنين آن را از خدمت در پادگانهاي ايران و اطلاعات سوريه يادگرفتهاند! خدمات گرانقدر و طاقت فرسايي که در آرشيوشان است! قرارگاه آزادي قطعا، جز دامي براي نابودي مخالفان ايراني زير نظر ”سپاه قدس ”پاسداران که عملياتي ميداني در عراق را کنترل ميکند نيست، طبعاً براساس مفهوم امنيتي مشخص شده با پايه هاي شناخته شدهاي که هدفش نابودي اپوزيسيون ايران و تسلط بر صحنه منطقه، و همينطور بهرهبرداري از حضور احزاب ايراني عراقي در رأس حاکميت ميباشد تا بهترين نتايج استراتژيکي براي ايران تحقق يابد.
به نظر ميرسد ارزشهاي آزادي که حاکمان فعلي عراق نيز مثل گذشتگان خود در نتيجهگيري از دروس و معاني آن شکست خوردهاند، به آنان اجازه داده است که متأسفانه اهرمهايي در خدمت پروژه ايران باشند و به شنيعترين صورت در شکنجه و آزار واذيت اپوزيسيون ملي ايران همکاري و کمک کنند. هيچ منفعت ملي عراقي حقيقي در دشمني با آنها وجود ندارد چرا که رژيم فعلي ايران تا ابد در حاکميت نخواهد بود و قيام مردم آزاده ايران در راه است، قيامي که همه سنگرهاي استبداد را از ريشه خواهد کند و بهطور حتم ايراني آزاد و جديد و متفاوت بنا خواهد کرد که جنبش اپوزيسيون ملي ايران در آن نقش محوري و تأثيرگذار ايفا خواهد کرد. منافع ملي و ميهني اقتضا ميکند که وضعيت و شرايط آينده را مدنظر قرار دهيم، نه اينکه در توطئه چيني بر سر آزادي مردم ايران همکاري نماييم و طرحهاي منطقهاي رژيم ايران را تسهيل کنيم. اين قرارگاه که يک دام است و با رياکاري ”آزادي ”ناميده ميشود، درحقيقت چيزي جز قسمتي از جهنم نيست که استانداردهاي آن مطلقاً تناسبي با احترام به حقوقبشر و کنوانسيونهاي بينالمللي شناخته شده ندارد، بهخصوص که اکثر اعضاي دولت فعلي عراق پناهنده سياسي يا انساني بودند و کاملاً درد و رنج پناهندگي و مصيبتهاي آن را ميدانند.
امروز رژيم ايران بسوي مرگ خود پيش ميرود و بعد از نابودي قريبالوقوع رژيم دمشق مردم ايران به حرکت درخواهند آمد و ضربه خردکننده خود را در تهران به آنان که منزوي شدهاند، وارد ميکنند و در آن ساعت همه آنهايي که با اپوزيسيون ايران بد رفتار کردهاند، پشيمان خواهند شد.«