پرویزثابتی مدیرکل امنیت داخلی ساواک به تازگی افشا کرده است.
پرویزثابتی 75 ساله، یکی از بلند پایه های سازمان استخبارات شاه ایران (ساواک) پس از32 سال سکوت خود را شکسته ویک رشته مسایلی را برون داده است. خاطرات وی اخیراً منتشرشده وحاوی مسایل حساس وجالب است. مثلا وی می گوید:
در سال ۱۳۵۴ یک خبرنگار نیویورک تایمز به نام اریک پیس آمده بود به ایران که هنوز هم خیال میکنم در نیویورک تایمز است. او با شاه مصاحبهای کرد و بعد خواسته بود که با کسی هم در ساواک صحبت کند و اعلیحضرت هم گفته بودند که با من صحبت بکند. اولین سوالی که از من کرد درباره رضا براهنی بود و گفت براهنی میگوید زمانی که در زندان بوده او را به یک پنکه ( پکۀ سقفی) بسته بودند و در ضمن این که پنکه میچرخید کسی میخواست به او تجاوز کند.
پرویزثابتی دربخش دیگری می گوید: یادم است که این آقای ابراهیم یزدی آتشبیار معرکهٔ واقعا عجیبی بود. اتفاقا در سال ۱۹۷۷ (۱۳۵۶) در آمریکا بودم چون دعوت داشتم در جایی، موقعی که از نیویورک به تهران میرفتم در فرودگاه همکارانم گفتند آقای (علی) شریعتی در لندن فوت شده و آقای (ابراهیم) یزدی از هیوستون تگزاس به نجف رفته تا از آقای خمینی بخواهد که اعلامیه بدهد و بگوید آقای شریعتی را دستگاه (حکومت) کشته. فردایش در تهران، از خانه خود خمینی - به هر حال ما آنجا مامور داشتیم- خبر آمد که یزدی آمد اینجا و به آقای خمینی همچنین حرفی زد و خمینی گفته این شریعتی در حسینیه ارشاد، اینها وهابی هستند و از عربستان سعودی کمک میگیرند و حاضر نشده بود که آن اعلامیه را صادر کند.
مسأله سوم:
مثلا مرگ تختی که میگویند تختی را کشتند. تختی فردی بود که گرفتاری داشت و گرفتاری جنسی و ناتوانی جنسی و گرفتاری خانوادگی پیدا کرده بود و رفته بود سه روز در هتل آتلانتیک مانده بود و ظرف این سه روز رفته بود محضر و کاظم حسیبی از رهبران جبهه ملی را برای قیومیت پسرش تعیین کرده بود. کسی که سه روز رفته در هتل مانده و برای بچهاش هم قیم تعیین میکند، یعنی چی؟ یعنی قصد دارد خودش را بکشد دیگر و خودش را هم کشت. بعد اینها میگفتند نخیر او را کشتند. یا پسر خمینی و صمد بهرنگی هم همینطور. صمد بهرنگی رفته بود با آن آقای (حمزه) فراهتی از رود ارس رد بشود، شنا بلد نبود و غرق شد. بعد گفتند او را کشتند. آقای جلال آلاحمد هم که این داستان را درآورده بود بعدا گفت بله ما این را درآوردیم، بد هم نبود. اینها اتهامات بیجا و بیربط بود. یا (علی) شریعتی که مریض بود و در لندن مرد و بعد از نمونهبرداری گفتند به مرگ طبیعی مرده.