دفترسياسی
نهادمردمی- گروه گزارشات سياسی- شماره 18- هیجدهم جولای 2012
یکی از موارد بسیار وخیم و تکاندهنده جنایات رژیم ایران علیه بشریت تجاوز به آن دسته از دخترانیست که تا قبل از اعدام باکره بودند و رژیم بر اساس نظریه و حکم فقهی منحصر به خود به عوامل اجرای احکام دستور داد که قبل از اعدام آن ها حتما با صیغه کردن آنان آن ها را مورد تجاوز جنسی قراردهند.
این
شکنجه و ارتکاب جنایت که در تاریخ رژیم های استبدادی بی نظیر و بی سابقه می باشد
بويژه در دهه ۶۰ بطور گسترده در زندان های
ایران رواج داشت. حسین علی
منتظری، قائممقام وقت
رهبر ایران، در عقرب/آبان ۱۳۶۵ در
نامهای به روحالله خمینی در شرح مشکلات کشور با عبارت «آیا میدانید در بعضی
زندانهای جمهوری اسلامی دختران جوان را به زور تصرف کردند؟» به این موضوع اشاره
کردهاست. در دهه ۶۰ در شب اعدام به
زندانیان تجاوز می شد (تحت لوای ازدواج با
زندانبانان و بازجویان) زیرا معتقد بودند دختر اگر باکره باشد به بهشت
میرود و گاهی حتی مهریهای هم به خانواده اعدام شدگان داده میشد.
اکرم میرحسینی پژوهشگر، در همین راستا میگوید که در
ایران تجاوز جنسی به زنان زندانی مستحب به حساب میآید، علی الخصوص که به دختران
باکره برای جلوگیری از ورود آن ها به بهشت باشد. به گفته میرحسینی این شامل زنانی
میشود که به خاطر بدحجابی و یا فعالیت سیاسی بر علیه رژیم دستگیر شدهاند.
میرحسینی تجاوز را روال معمول در زندانها بیان کرده و میگوید که این کار اغلب به
عنوان مجازات در ملأ عام و برخی اوقات مقابل چشم کودکان انجام میشود.
وی
در ادامه صحبت از تجاوز چندباره به زنی که به بهانه هواداری سازمان مجاهدین خلق به
زندان افتاده بود کرده و میگوید که این زن به دلیل این تجاوزها دچار جراحات رودهای
شده و مجبور به بستری شدن به مدت یک سال و نیم در بیمارستان شد. همچنین میرحسینی
می گوید که زن دیگری را بدلیل اینکه در مقابل درخواستهای جنسی بازجویش مقاومت
کرده شلاق زدهاند و او را مجبور کردهاند که شکنجه شدن دیگران را مشاهده کند.
عزت
مصلی نژاد درباره توجیه مذهبی تجاوز مینویسد که اگر چه قرآن مجازاتی برای زنا
مشخص میکند ولی در زمینه تجاوز ساکت است و روحانیون هم بندرت حکم شرعی درباره
تجاوز دادهاند و این چراغ سبزی به پلیس و سپاهیان داده که با خیال آسوده تجاوز
کنند. از جمله نمونههای آن هم میتوان از تجاوز به پسران نوجوان در زندان توسط
توابین نام برد. بگفته مصلی نژاد قرآن بصورت روشنی اجازه مبدل کردن زنان اسیر به
برده جنسی را میدهد و این توجیه مذهبی تجاوز در زندان را فراهم کردهاست.
در
ایران به زندانیان سیاسی به عنوان مفسد و افرادی که در حال جنگ با خدا هستند نگاه
کرده و استدلال میکنند که این افراد در این جنگ اسیر آنها شدهاند و بنابراین میتوان
آنها را به برده جنسی خود تبدیل کرد. همچنین بگفته مصلی نژاد حدیثی از محمد هست که
میگوید که باکره به بهشت میرود. بگفته مصلی
نژاد از آنجایی که
زندانبانها نمیخواهند کافرین بدلیل باکره بودنشان به بهشت بروند، قبل از اعدام
با آنها رابطه جنسی برقرار کرده و آنها را مجبور به ازدواج میکنند.
تجاوز به
زندانیان حتا در مورد زندانیان عادی نیز در زندانهای جمهوری اسلامی امری رایج است
و گاه گزارشاتی از تجاوز دسته جمعی مسئولین و زندانبانان دریافت شده است. تازهترین
گزارش مستند در اینخصوص تجاوز هفده نفر به بانو صفوره غفوری میباشد که واکنش گسترده محافل حقوق بشری
و از جمله عفو بین الملل را برانگیخت. این زن نگون بخت که بجای قاتل اصلی یک
جنایت( که داماد امام جمعه بیرم از توابع لار قاتل اصلی بود)؛ بدار آویخته شد قبل
از اعدام با استفاده از آمپول "پرستوگلندین" مجبور به سقط جنین شده بود.
به راستی آیا میتوان نظیری برای چنین فجایعی در تاریخ سراغ داشت؟ این حد از وقاحت
نتیجه التقاط افکار فناتیک مذهبی با ایدولوژی سیاسی و خوی ویرانگر و
توحش قومیست که بر میهنمان حکومت میکنند.قتل فعالین سیاسی و فرهیختگان
و روزنامه نگاران منتقد از مخوفترین پروژههای حذف مخالفین توسط باندهای مخوف
وزارت اطلاعات است که از ابتدای حکومت ولایت فقیه تا کنون بدون وقفه ادامه داشته
است . این پروژه چه در داخل زندانها و چه در خارج از زندان و حتا خارج از کشور
یکی از ننگینترین جنایات رژیم جمهوری اسلامی میباشد. صرفنظر از جنایاتی که در
خارج از کشور با قتل و دشنه آجین کردن شاپور بختیار ، اویسی؛ فریدون فرخزاد؛ کاظم
رجوی؛...و دهها فعال سرشناس و گمنام دیگر و کشتار هنرمندان و فعالین سیاسی در داخل
کشور همچون دکتر سامی؛ پروانه و داریوش فروهر، محمد مختاری، جعفر پوینده،..در خارج
از زندان شمار بسیار دیگری که در داخل زندانها دوران محکومیت خود را میگذراندند
وحشیانه به قتل رسیدند. کشتار دسته جمعی نزدیک به پنج هزار زن و مرد زندانی که
بسیاری از آنها دوران محکومیت زندان خود را سپری میکردند از جمله جنایاتیست که
تاریخ نظیر آنها را کمتر به خود دیده است. عمق این جنایات به قدری دردناک بود و
هست که حسینعلی منتظری که خود از بنیانگذاران حکومت ولایت فقیه محسوب میشد در
خاطرات خود از دهها اعتراض خود به آیت الله خمینی پرده بر میدارد و به روایت
فرزندش شبها کابوس زنان باردار و زندانیانی را میبیند که به جوخههای مرگ سپرده
میشوند.
تعداد دقیقزندانیانی که در کشتارهای سال ۱۳۶۷ کشته شده اند هنوز معلوم نیست. اما آیتالله
منتظری در کتاب خاطرات
خود شمار کشتهشدگان را با تردید از دو هزار و ۸۰۰ تن تا سه هزار و ۸۰۰ تن ذکر کرده است. چند سال پیش سایت اینترنتی «عصر نو»
نام و مشخصات چهار هزار و ۴۸۵ تن
از قربانیان را با ذکر وابستگی سازمانی آنها منتشر کرده است که بسیاری از این
زندانیان سالها بود که در زندان بودند و مدت محکومیتشان تمام شده بود. اجساد
اعدامیان کشتار دسته جمعی، شبانه و مخفیانه در کانال های از پیش حفر شده به خاک
افکنده شدند. هنوز حقایق تلخ بسیاری چون نحوه قتل اکبر محمّدی، امیر ساران، امیدرضا
میرصیافی، ولی فیض مهدوی، هدا صابر و... ناگفته باقی مانده که برخی
از آنها در گورهایی خفته اند که برای جلوگیری از کالبد شکافی آنان بتن ریزی شده
اند. شقاوت و بی رحمی رژیم جمهوری اسلامی چنان بی حد و مرز بوده است که حتا در
مواقعی که اقتضا کرده در کشتار و فدا کردن نزدیکترین خدمتگذاران خود نیز درنگ
نکرده اند. سرنوشت سعید
امامیازمحبوبترین دوستان علی خامنهای و مامور کشتا ر مخالفین و همه کاره
وزارت اطلاعات که به دستور خامنهای با واجبی به قتل رسید میتواند درس عبرتی برای
همدستان نظام باشد که ممکن است روزی برای بقای خامنهای قربانی شوند.