مدافعان پرولتاريا و ناف كشورهاى امپرياليستى!
نويسنده
: دكتر شاهين كوهسارى
بگذارید بیپرده بگویم: از همهی شمایي که همین الان اگر در زندگیِ
واقعی، مشروبِ مارکدار و جوینتِ لای انگشت و کنجِ فلان کافه و لباسِ لویی ویتن و
سیگارِ ژیتنتان را بگیرند، دراز به دراز میافتید و قالب تهی میکنید؛ اما عربدههای
انقلابیتان در فیسبوک گوشِ فلک را کر میکند، متنفر ام. از همهی شمایي که یک بار
به یک محلهی نا امن حتی در تهران قدم نگذاشته اید، چه رسد به اینکه اسهالِ خونیِ
بچهی فلان روستای دورافتادهی وسطِ کویر توی دهانتان
پاشیده باشد، اما حالا در نافِ کشورهای امپریالیستی نشسته اید و دم از حقوقِ محرومان
و قیمومیتِ پرولتاریای جهان میزنید، متنفر ام. از همهی شمایي که جمعیتهای مجازیتان
عینِ کرم از سروکولِ هم ذیلِ پستهای انقلابی بالا میرود؛ اما در خارج از این فضا
هیچ حضوري جز ایفای نقشِ تفالهترین نوعِ لمپن-پرولتاریا ندارید، یا فرار را به
قرار ترجیح داده اید تا با حفظِ باگرگیِ ماتحتتان بشوید؛ اکتیویستِ اپوزیسیونِ
قیمِ مردمِ درون- مرز در برون- مرز و از این راه نانِ مادی و معنوی میخورید؛
متنفر ام. از همهی شمایي که خودتان جز بدمستیهای بیمایهی سیاسی در برون- مرز
هیچ فضیلتي ندارید؛ اما به خودتان حق میدهید در رابطه با افرادِ درونِ حصر و
درونِ زندان در داخلِ کشور مدام جای دوست و دشمن نشان دهید؛ متنفر ام. از همهی
شما باباشملهایي که تمامِ گفتهها و نوشتههایتان قابلِ تقلیل به مشتي فحشهای
چارواداری است؛ اما دم از ارائهی نوشتار میزنید، متنفر ام. از همهی شمایي که یک
«مفهومِ» فلسفی را، که به خاطرِ همان مفهومبودناش میتواند به همان نسبتِ حقیقیبودن
واهی باشد، مستمسکِ هرزهدراییِ سکتاریستی به دیگران میکنید (ناماش را هم میگذارید
برقراریِ کمونیسم در میانِ کلمات) متنفر ام. از همهی شما خاله- شلخته- مخفیهایي
که با آن چادرهای مخفیِ بسته به کمرتان هر دهندریدهگی، پاچهپارهگی، و
بازتولیدِ قضیببودهگیِ شرمآوري را دفاع از حقوقِ زن و مصداقِ آزادیِ زنان جا میزنید
متنفر ام. از همهی شمایي که شخصیتِ حقیقیِ نداشتهتان ذوبِ در شخصیتِ مجازیِ
فیسبوکی-وبلاگیتان
شده متنفر ام. از همهی شمایي که اساساً مایع اید و شکلِ ظرف را به خود میگیرید و
بسته به اینکه با کی در حالِ حاضر میخوابید یا در آینده خواهید خوابید هر روز
صاحبِ یک اسنوبیسمِ سیاسی-هنریِ متضاد با روزِ قبل میشوید، متنفرم و به نظرم
کتمانِ این تنفر مطلقاً ریاکاری است. من سفلهکُش نیستم که حتی وقتي مستقیماً چون
دملي چرکین توی چشمِ من ترکیده باشید شما را حذف کنم. اما این جهان همانقدر که
جای فاشیستها، قومستیزها، زنستیزها، مذهبیونِ افراطی، پدوفیلها، و انسانهراسانِ
جنسی نیست، جای امثالِ شما هم نیست.