ونزوئلا، نبرد بازار آزاد و انقلاب بولیواری
«اقتصاد را هدف بگیرید، بحران ارز و سپس تورم ایجاد کنید، با کمک امپراتوری رسانههای خود ضدامپریالیستها را دارای سوءمدیریت نشان دهید، آنها را بحرانآفرینانی معرفی کنید که در پی دشمن تراشی در جهان هستند، مورد هتاکی قرار دهید تااعتبار سیاسی آنها از بین برود، و سرانجام اخبار دروغ اقتصادی منتشر کنید و جو جامعه را بهم بریزید».
موارد بالا دستورالعملهای رورتی و لدین و سوروس و... نیستند، اما در سالهای منتهی به انتخابات برای ما آشنا هستند. روشن است که هدف از این برنامههای کوتاه یا بلندمدت، تاثیر روی نتایج انتخابات است. هدف این است که مردم رایدهنده بر سر دوراهی "ادامه حضور ضدامپریالیستها در قدرت" و ادامه بحران اقتصادی، یا "انتخاب اهل تعامل" و رهایی از فشار اقتصادی قرار دهند.
ونزوئلا، نبرد بازار آزاد و انقلاب بولیواری
در ونزوئلا با ظهور چاوز، شکاف اصلی سیاست میان سوسیالیسم و کاپیتالیسم شکل گرفت و میدان دو طرفه شد. در یکسو انقلابیون که بر اجرای "برنامههای ملی به سود جامعه" در قالب احزاب سوسیالیستی تاکید دارند و در طیف دیگر جریان لیبرال و حامیان بازار آزاد قرار دارند. ناگفته پیداست که در شکاف جامعهگرایی و بازارگرایی، قدرت اقتصادی و رسانهای در اختیار بازارگرایان و بانکدارانی قرار دارد که شریانهای اصلی اقتصاد را از آن خود کردهاند. با این وجود، امکانات لیبرالها در مقابل مردمی بودن چاوز کافی نبود و آنها در انتخابات بطور متوالی شکست میخوردند. اما با مرگ چاوز در سال گذشته، لیبرالها به پیروزی و از آن مهمتر "توقف اصلاحات چاوز" امیدوار شدند. این برای آنها یک فرصت بینظیر بود تا بار دیگر به قدرت بازگردند، بخصوص که در گذشته بدترین شرایط هم برای متوقف کردن چاوز کافی نبود.
ونزوئلای مادورو
چاوز پیش از مرگ خود نیکلاس مادورو را فرد مورد اعتماد و امین خود خواند و از مردم خواسته بود در صورت مرگش به او رای دهند. پس از مرگ چاوز، مدتی بعد انتخابات ریاست جمهوری ونزوئلا برگزار شد و در انتخاباتی با بیشترین فشار رسانهای داخلی و خارجی، مادور توانست علیرغم کاهش نسبت آرا (نسبت به پیروزی نسبتا مقتدرانه چاوز در سال گذشته)، در یک رقابت سخت با بیش از یک درصد اختلاف آرا به پیروزی رسید. این نسبت آرا (۵۰.۷) یک پیام روشن برای مخالفان چاوز داشت: با کمی افزایش فشارهای اقتصادی و رسانهای میتوان پیروز انتخابات بود.
بلافاصله پس از پیروزی نزدیک مادورو در انتخابات، اولین گام برای تضعیف وی با آشوب مخالفان آغاز شد. لیبرالها با شعار "تقلب در انتخابات" دست به آشوب زدند تا وجهه بینالمللی و داخلی دولت مادورو را تضعیف کنند. با تنشهای انتخابات ریاست جمهوری، مادورو شروع خوبی نداشت و فقط ۷ ماه بعد انتخابات شوراهای مشورتی و شهرداریها برگزار میشد، انتخاباتی که با توجه به ساختار فدرالی ونزوئلا، اهمیت بسیار زیادی داشت.
۷ ماه تعیین کننده
با شروع ریاست جمهوری مادورو و در حدفاصل دو انتخابات، حملهای همه جانبه در ابعاد مختلف اتفاق افتاد. مخالفان چاوز که از گذشته مهمترین پایگاه خود را در اتاقهای بازرگانی بنا کرده و از آنجا شریانهای اقتصاد ونزوئلا را در اختیار گرفته بودند، بار دیگر فعال شدند. کمی قبل از انتخابات ریاست جمهوری بحران دلار ایجاد شد و بعد از انتخابات به همه بخشهای اقتصاد ونزوئلا کشیده شد. پس از انتخابات دلار در بازار ونزوئلا ناگهان کمیاب شد تا بولیوار (واحد پول ملی ونزوئلا) یک سوم ارزش خود را از دست بدهد و به پایینترین ارزش خود در برابر دلار برسد. رشد اقتصادی کاهش یافت و تورم به همه بخشهای ونزوئلا رسید تا مخالفان، سوءمدیریتهای دولت مادورو را عامل این اتفاقات معرفی کنند. در این میان دولت مادورو شوک ارزی را ناشی از یک توطئه داخلی و خارجی میدانست و با کشف یک محموله بسیار بزرگ از دلار، صحت گفتههایش تا حدی ثابت شد.
در این میان رسانهها مهمترین بخش و موتور محرک مخالفان محسوب میشدند. امپراتوری رسانهای مدام به مردم ونزوئلا بابت ادامه یافتن "سوءمدیریت و بیتدبیریهای مادورو" هشدار میداد و با انتشار اخبار غیرواقعی سعی در ملتهب نگه داشتن جامعه داشت. یک روز یکی از کارشناسان اقتصادی در مصاحبهای اعلام میکرد "در چند ماه آینده ونزوئلا دچار قحطی میشود" و روز دیگر روزنامه پرتیراژ مخالف دولت، به دروغ مدعی کمبود گازوئیل و سوخت در کشور میشد. مخالفان حتی مدعی قحطی و خالی بودن فروشگاههای برخی مناطق و هجوم مردم به فروشگاهها و غارت آنها شدند، اما به زودی مشخص شد عکس مورد استناد برای خبر مربوط به زلزله چند سال قبل شیلی بوده و نه وضعیت فعلی ونزوئلا!
واکنش مادورو
اما واکنش انقلابیون ونزوئلا در سر دیگر میدان هم بااهمیت بود. در وهله اول دولت مادورو توانست با افشای دروغهای مخالفان و دعوت از دادگستری برای پیگیری دروغهایی که امنیت روانی و معیشت مردم را هدف قرار میدهند (مانند خبر کمبود گازوئیل)، تا حدی از رواج انتشار اخبار خلاف واقع کاست و حقانیت خود را نشان داد. دومین اقدامی که مادورو با انجامش خود را به همگان ثابت کرد، ادامه دادن برنامههای چاوز در حمایت از محرومین بود. مادورو ساخت "خانههای ارزان قیمت دولتی" را ادامه داد و با وجود مخالفت لیبرالها بر اجرای برنامههای اجتماعی تاکید کرد.
باارزشترین کمک به مادورو، میراث چاوز بود: "یک شبکه بزرگ اجتماعی". چاوز در سال ۲۰۰۷ برای اولین بار یک جنبش اجتماعی را در قالب یک تشکل حزبی به نام "حزب سوسیالیست متحد ونزوئلا" پایهگذاری کرد، حزبی که مبنایش فعالیت اجتماعی بود تا فعالیت سیاسی. این تشکل برخلاف دیگر احزاب، از مردم جدا نشد و در میان مردم باقی ماند. حزبی که از جمعیت ۱۹ میلیونی واجد شرایط رای دادن، ۵ میلیون و ۷۰۰ هزار عضو رسمی دارد و بیشتر به یک "جنبش اجتماعی" شباهت دارد.
مبارزه با رباخواری و فرار مالیاتی
اما مهمترین اقدام مادورو برای مقابله با کارشکنیهای اقتصادی مخالفان، ارائه لایحه "قانون اختیارات ویژه" بود. مادورو که وضعیت اقتصادی تحمیل شده بر ونزوئلا را "جنگ اقتصادی" نامیده، از پارلمان ونزوئلا درخواست اختیارات ویژه برای مقابله با رباخواری، فساد اقتصادی، دلالی و فرارهای مالیاتی {ثروتمندان} کرد. با توجه به اینکه اکثریت پارلمان از حزب سوسیالیست متحد (حزب مادورو) هستند، با وجود جو رسانهای بسیار سنگین لیبرالها و حامیان غربی آنها، این قانون به تصویب مجلس رسید. لیبرالها که مهمترین پایگاه آنها اتاق بازرگانی ونزوئلاست، ابتدا این مصوبه را غیرقانونی و شرمآور خواندند و سپس شفاف شدن درآمدها را موجب نقض حریم خصوصی افراد دانستند.
و سرانجام پیروزی بزرگ
سرانجام روز موعود یعنی ۸ دسامبر فرا رسید و مردم ونزوئلا به پای صندوقهای رای رفتند. در روزی که مشارکت ۵۹ درصدی در انتخابات شوراهای مشورتی و شهرداریها رکوردشکنی کرد، پیروزی بزرگی نصیب انقلابیون ونزوئلایی شد. در این انتخابات از ۳۳۷ شهرداری، ۲۳۰ شهرداری به حزب مادورو و ۱۲ شهرداری به متحدان آنها رسید تا ۷۳ درصد شهرداریها به جبهه انقلاب بولیواری برسد. ۷۱ درصد شهرهای بزرگ به جبهه انقلاب بولیواری رسید و پس از انتخابات نزدیک ریاست جمهوری، فاصله آرا با جبهه مخالفان به رهبری کاپریلس به بیش از یک میلیون رای رسید. طبق آخرین خبرهای رسمی، پس از انتخابات نیز دو شهردار به جبهه انقلاب بولیواری پیوستند. در مقابل کاپریلس تنها توانست نسبت به همراهی مادورو با ۳ نامزد شهرداری هنگام رای دادن اعتراض کند و آنها را تخلف انتخاباتی بنامد.
اینگونه بود که انقلاب بولیواری در سختترین شرایط و بیشترین فشارهای اقتصادی و رسانهای به پیروزی رسید. با این حال جنگ فقر و غنا (که حسین فدایی، لیدر انصار حزبالله آن را یک "دوگانه انحرافی" معرفی میکند) و انقلاب بولیواری و کاپیتالیسم در قلب آمریکای جنوبی همچنان ادامه دارد و این انتخابات ثابت کرد مردم هنوز پای کار انقلاب هستند. شکی نیست که اوباما بسیار دوست داشت تا همچنان که میگوید "تحریمها باعث رئیسجمهور شدن روحانی شد" بگوید "فشارهای اقتصادی باعث رویگردانی مردم ونزوئلا از میراث چاوز شد"، اما ظاهرا وی باید در آرزوی تحقق این رویا باقی بماند.