اشاره: اولین بار، در یافتن کتابی به بن بست خوردم. شش ماه تمام، بیهوده به هر دری کوبیدم تا آن که یادداشت غرزی لایق مرا از توهم بیرون کرد.
کتابِ «طلایی زرد»: یک ترفند تازه
نگارنده: غرزی لایق
نگارنده: غرزی لایق
آیا کتابِ «طلایی زرد»(Golden Yellow) و نگارندهی آن «مارک جیمز»(Mark Jems) ژورنالیست امریکایی شبکهی تلویزیون CNN که جستارهای گزینشی آن با ذوقزدهگی ویژه از آدرس مترجمی به نام «نورآقا ولیزاده» در خور رسانههای همهگانی داده میشوند، وجود واقعی دارد یا خیر؟ من، البته، تا این دَم با چنین «ساختهکاری» در جهان کتاب و فرهنگ کتابخوانی بر نه خورده بودم، کسانی که به حلاجی کتاب یاد شده اما، به یاری آگاهیهای فنشناسانهی خویش، سرگرم شده اند، تا کنون سراغی از وجود فزیکی این کتاب و نگارندهی «امریکایی» آن به دست نیاورده اند. دقالباب به دروازههای بایگانیهای معتبر چون «گوگول، امازون، کوبو، چپترز» و حتی «کتابخانهی کانگرس» از وجود چنین کتابِ پرآوازه هیچ سود در پی نه داشته است. تلاش آقای سیاه سنگ برای دستیابی آگهی بیشتر و ریزبین تر از آقای «نورآقا ولیزاده»، به گونهی مثال، به بنبست رفته و مترجم نه خواسته و یا نه توانسته به قناعت آقای سیاه سنگ بپردازد. کسانیکه به ردیابی و دستیابی این کتابِ واهی دست و آستین بر زده اند، حتی بیانِ نامهای آدمها و حادثهها در متن کتاب را با تردید مینگرند.
برای آقای «نورآقا ولیزاده»، هرگاه چنین آقا وجود فریکی داشته باشد، با فرهنگ تر و صرفهجو تر میبود تا در عوضِ به حاشیه راندنِ پرسشکنندهها و پناه بردن به کژدیسهگی، شناسههای پذیرفته شدهی جهانی کتابِ نویسندهی ناآشنایِ امریکایی زیر پاژنامِ عجوبهی «طلای زرد» را در برابر دیدههای خوانندهها میگذاشت و نکاتِ آتی را با کاپی تصویرِ برگهی شناسنامهی کتاب به نشر میرساند:
ناشر، محل چاپ، سال چاپ، تیراژ و مهم تر از همه، کود نمبر ISBN
رمزِ کتابِ «طلایی زرد» و نویسندهی نامعلوم آن هر طوری که باشد، سلوک و اسلوب گزینشی نگارشِ آقای «نورآقا ولیزاده» در کار «برگردان» این اثر خیالی، خواهی نه خواهی، سلیقهی ته ماندههای مدرسهی کاذبی را در ذهنِ جستجوگر تداعی میکند که در درازای حضورِ ناخجستهی شان در متنِ جنبش دادخواه کشور، پیهم و پیوسته روی ارابههای دروغ و جعل و دسیسه و دار دار و سانسور و ترور معنوی و فزیکی دگراندیشها سوار بوده و با کنشِ خردستیز، بار بار آدمانهزیستن را شرمنده و رنجور ساخته اند. تکثیرِ«برگردانِ» ورقپارههای انتخابی «طلایی زرد» که بیشترینه در حلقههای کارملبندهگان سبب وجد و نازیدن میگردد و چون صفحهی نشریهی «طریق الشعب» و طومارِ «رد جعلیاتِ نور محمد ترهکی» دست به دست میشود، عطشِ آنهایی را سیراب میسازد که در مدارِ همان مدرسهی فتنه، استادانِ خیالبافی و ماهرانِ ترفند و تقلب و دروغند. میزانِ نشر و تشهیرِ ورقپارههای این کتاب خیالی در حلقههای کارملی اجازه میدهد حکم کرد که این جعلِ مسخره نیز از دماغِ شیطانی همین گروه تأریخزده جاری شده است.
بگذار تا این چند گفتهی ستره و کوتاه حامل پیام روشن و مستقیم به آدرس همه جعلکاران، به ویژه کاشف و مترجم کتاب واهی «طلایی زرد»، آقای «نورآقا ولیزاده» باشد تا حداقل، آنچه آقای صبور الله سیاه سنگ در بابِ اصلیتِ این کتاب از مترجم خواسته است، روی برگهی رسانههای همهگانی نمایان گردیده و به غایلهی این جعلبازی نورسته نقطهی پایان گذاشته شود. بیگمان، مترجم از بارِ سنگینِ پیآمدهای حقوقی و اخلاقی چنین جعل منحصر به فرد ناآگاه نیست!
آنهاییکه طی دهههای حضورِ شایستهی خویش در ردههای همان ساختار قشلهگرا از ریای پیشوا و فتنهگریهای اهل شر و فساد آموخته و گزند دیده اند، نشرِ جستارهای ناموزون، گزینهیی و مشکوک از متن این کتابِ معمایی را که زادهی ذهنِ اهریمنی جعلکاران حرفوی است، در سنجهی دودلی و تردید بگذارند و پیش از تکثیر و تشهیر «برگردانِ» این کتابِ نامنهاد، اصلیتِ کتاب و نویسندهی آنرا از مترجم آن بخواهند! با چنین پیشآمد، کم از کم، به رسواسازی یک جعل نوبتی و کارگاه جعلسازی، آگاهانه و شریفانه پرداخته ایم.