رنگارنگی نوستالژی در نگاره ای از قلم فریاد دریا
اینجا کابلِ چهار ساعت پیش است؛ با منشوری از رنگ ... رنگ درد، رنگ عشق، رنگ فقر، رنگ خدا، رنگ سیاست، رنگ فریاد، رنگ عرفان، رنگ جنایت، رنگ مهربانی، رنگ خشونت، رنگ عاطفه، رنگ کاکهگی، رنگ سرباز، رنگ مُلّا، رنگ رهبر، رنگ ریش، رنگ شکوفههای سرخ پیراهن، رنگ تریاک، رنگ قصههای اکرم عثمان، رنگ فضلوی پوده، رنگ خون فرخنده بر سنگفرشهای شاه دوشمیره، رنگ لبخند، رنگ مبارزه و تسلیمناپذیری، رنگ اذان نماز صبح در ساعت پنج عصر، رنگ گلاب شیریخ دادِخدا، رنگ جادههای خسته و زخمی اما همیشه بیدار، رنگ تبعیض، رنگ پشتون، رنگ تاجیک، رنگ هولی اَوتارسنگه، رنگ چادری، رنگ ترس، رنگ چادرنماز بیرنگ مادرم، رنگ شجاعت، رنگ چوبدست سرآهنگ پیر، رنگ پیالهی می استاد اولمیر در هوتل آریانا، رنگ امید، رنگ خیالپلو ۷۲ حور باکره، رنگ انتحار، رنگ انتظار، رنگ ناقرار ... رنگ تاریخ تکرار ..
در بیرنگی
فرهاد دریا