دکتور چاقوکش زندانی شد.
نورآغا شیرزی: تنوتر مسئول قتل صدها انسان در افغانستان است
کانون: ارگان نشراتی انجمن سراسری پناهندگان افغان در هالند
برگهای چهارم، پنجم و سیزدهم / شماره یازدهم - حمل و ثور ۱۳۸۰
Veldbloemenweg - 51, 1508 WS Zaandam, Holland
Revu Veldbloemenweg Trouw – 07/12/2000
نمایندۀ گلبدین حکمتیار رهبر گریلایی افغانستان از یک ماه به اینسو در هالند زندانی است. حلیم تنویر با برادرش هارون متهم به "تلاش برای قتل" خواهر و شوهر خواهرش در مجلس فاتحه خوانی پدر متوفای خود است. مقامات پولیس و وزارت عدلیه در جستوجوی علت حادثۀ چاقوکشی است.
محمد امین فروتن باشندۀ "امستل فین" با ژست مملو از حیاتیت گفت: «دومین بار است که از مرگ نجات یافتم. این بار با تفاوت یک میلیمتر از شاهرگ گردنم فرا رفت، ورنه امروز اینجا نمیبودم. بسیار خوشبخت هستم و شانس خوب دارم.»
خانم وی خاتول (خواهر حلیم تنویر) مدت کوتاهی میشود که به خانه برگشته است. او به خاطر زخم عمیق کارد در شفاخانه بستر بود. هر دو (زن و شوهر) در حادثۀ جوار سالون قبرستان "ویست خارده" در امستردام خون زیاد ضایع کرده بودند. آقای فروتن هم پس از تداوی جراحات توانسته است دوباره به خانه برگردد.
فروتن به همین سادگی، نه سال قبل نیز حیات دوباره یافته بود. هنگامی که مامورین دستگاه استخباراتی پاکستان میخواستند او را به قتل برسانند، سه مرمی به سرش اصابت کرد، اما با عملیات نجاتبخش طبی گلولهها از سرش بیرون آورده شدند. او جاهای زخم را نشان داد و گفت: «جراحی که مرا عملیات میکرد، گفت: باید روز تولد جدیدی برایم تعیین کنم.» و با خنده افزود: «اگر چنین باشد، بار دیگر باید روز تولدم را تجدید کنم. دفعۀ دوم مرگ بسیار نزدیک شده بود.»
فروتن نظرش را در باره تاریخچۀ وقایعی که به فاجعۀ چاقوکشی و کاردزنی در امستردام منجر شد، چنین گفت: «خسربرهام (داکتر محمد حلیم تنویر) بنابر مسایل شخصی به قتل من اقدام نکرده بود، به خاطر نظریات و عقاید لیبرالیستی من در بارۀ اسلام میخواست به حیاتم خاتمه بخشد. طرز تفکر او درست برعکس من است. هیچ عقیدۀ دیگر، غیر از خودش را تحمل ندارد. او یک حقیقیت را میشناسد: چیزی که خودش قبول دارد. خسربرۀ من مذهبی متعصب بنیادگرا و اپورتونیست است. با آنکه میکوشد خود را طور دیگر جلوه دهد، به زنان احترام ندارد.
خانم من تحصیلکرده است، در کابل به صفت داکتر اطفال کار میکرد، در دانشگاه درس میداد و سازمانی برای دکتوران طب تاسیس کرده بود. درینجا هم بدون ضیاع وقت به تحصیل طبابت پرداخت. این موضوع همیشه خار چشم حلیم تنویر بود. از او نفرت داشت. در هالند به مشکل میتوانست عقیدهاش را در مورد زن ابراز کند. خانم اول حلیم تنویر هم تحصیلکرده بود. به همین جهت او را طلاق داد؛ زیرا نمیتوانست زن اولی را تحت تاثیر بیاورد و زیر دست قرار دهد. اکنون با یک زن بیسواد ازدواج کرده است.»
به گفتۀ فروتن، علت چاقوکشی مخالفت در شیوۀ سازماندهی مجلس فاتحه گیری بود. «خسربرهام خودسرانه تصمیم گرفت که چه کسانی دعوت شوند و چه کسانی نشوند. خانمم قبلاً یک عده دوستان خود را به مراسم فاتحه دعوت کرده بود. برادرش که با اطلاع یافتن از موضوع نهایت برآشفته شده بود، در جریان فاتحه خوانی دست به اقدام نزد، اما محاسبه کرده بود که باید در محل دیگری دست به این جنایت بزند.
حلیم تنویر از 1982 به اینطرف در هالند زندگی میکند. او کلانترین عضو خانواده است و دارای هفت طفل، چهار برادر و سه خواهر میباشد. والدینش که هالند آمدند، از همه امتیازات برخوردار شدند. پدرش سالها قبل در کندز دواخانه داشت. خانوادۀ مذکور دارای یک منزل بزرگ رهایشی قیمتی در لوکسترین ناحیۀ شهر کابل بود. حلیم تنویر یک سال را در شرکت ساختمانی گذراند، بعد ژورنالیزم را انتخاب کرد. با ختم تحصیل، در رشتۀ پروگرامهای رادیو تلویزیون افغانستان به کار گماشته شد. بعد از فرار از طریق هندوستان و فرانکفورت در سه ماه در هالند پناهنده شناخته شد و ستاتوس گرفت، یعنی افتخار نام "مهاجر سیاسی" را کمایی کرد. در ظرف یکی دو سال تمام اعضای خانواده - از والدین تا برادران و خواهران - به آسانی در هالند پناهنده قبول شدند. پدرش سالها با امتیازات کامل در یکی از خانههای سالمندان امستردام زندگی کرد. او هم خانم خود را طلاق داده بود.
ارتباطات سیاسی حلیم تنویر در طول سالها با احزاب بر سر قدرت سیر میکنند. معروف بود که مانند چلپاسه/ بوقلمون به هر رنگی در میآید و با هر حزب بر سر اقتدار همتراز و همراه میشود. هنگام حضور قوتهای شوروی در افغانستان بدون کدام مشکل از چشم رژیم کمونیستی که با روسیه دوستی داشت، به سلامت برون آمد.
حلیم تنویر بعد از مناقشه با نمایندۀ برهانالدین ربانی در هالند، به عضویت حزب اسلامی که حزب نهایت متعصب و زنستیز به رهبری گلبدین حکمتیار است، درآمد. حکمتیار مسئول کشتار دهها هزار افغان حین حملات راکتی بعد از سقوط نجیبالله در 1992 در کابل است. سال گذشته حکمتیار میخواست در هالند درخواست پناهندگی دهد، اما از سوی پارلمان و وسایل اطلاعات جمعی مخالفت به عمل آمد.
حلیم تنویر به نام حزب اسلامی سالیان متمادی موفقانه پولهای فراوان اندوخت. وی که در مساجد ترکها به نام اسلام و دفاع از اسلامیت در سالهای 1980 و اوایل 1990 مبالغ بسیار زیاد پول جمعآوری کرده بود، میگفت که یک مقداری ازین میلونها دالر را شخصاً به حکمتیار سپرده تا برای افغانستان مصرف کند. خودش نیز با همین مقصد به پاکستان و افغانستان رفت و شش ماه را آنجا سپری کرد.
این پناهندۀ سیاسی در 1992 اظهار کرد: «اگر این کار را نمیکردم، از درد جلای وطن میمردم.» او طوری سازماندهی کرد تا دیگران را قانع سازد که پولها را به جیب خود نینداخته؛ اما با آنکه جیرهخوار سوسیال است، مالک دو منزل رهایشی شخصی در هالند و همچنان در پاکستان و افغانستان میباشد.
کسانی که با حیلم تنویر آشنا هستند او را به نام "دشنۀ تیز" میشناسند که با لفاظی، سخنان آراسته و نمایشی مردم را به نغع خود استعمال میکند. اما در واقع، متعصب مذهبی، بیحوصله، بدون گذشت، دکتاتور، و بیاعتنا در مقابل دیگران است. او کسی است که انواع سرمایهها را به صورت قانونی و غیرقانونی به جیب خود میانداخت و میگفت: «به نام اسلام هر عملی را مرتکب شوی، قانونی است.» و علاوه میکرد: «هالند کشور کفار است و نتوانسته خود را از گذشتۀ استعماری خود پاک سازد.»، بدون اینکه بیندیشد چگونه به آرامی و بدون ممانعت هر کاری را که خواسته، انجام داده و از طرف حکومت هالند مانعی در برابرش ایجاد نشده است.
وقتی قدرت حزب اسلامی رو به زوال میرفت، حلیم تنویر دفترش را در "دنهاخ" که به نام "دفتر اطلاعات مجاهدین افغان" یاد میشد، بست و دفتر جدیدی در شهر "المیر" به نام مرکز تحقیقات علمی برای احیای مجدد افغانستان باز کرد.
نورآغاز شیرزی نمایندۀ سابق گلبدین حکمتیار در جرمنی از فعالیتهای نادرست و کجرویهای زیگزاگ همرزم خود متعجب است. او حلیم تنویر را از بیستوچهار سال به اینسو میشناسد و میگوید: «از طریق من به حزب اسلامی معرفی شد. آن وقت از او تعریف و تمجید میکردم. نزد من زیادتر از 600 کست ویدیویی از جنگهای افغانستان وجود دارد و میدانم که حلیم چه اعمالی را مرتکب شده است. او مسئول قتل صدها انسان در افغانستان است. یگانه چیزی که میدانست قدرت بود و برای رسیدن به قدرت به هر کار میسر و ممکن دست میزد. او ادعا میکرد که مسلمان واقعی است، اما مسلمان واقعی شراب نمینوشد و با زنان نامحرم همخوابه نمیشود.
تازه ترین تغییر عقیده و روش حلیم آشتی با طالبان یعی صاحبان فعلی قدرت در افغانستان است. چهار سال قبل که طالبان قدرت را تصاحب کردند، گفت: "یک فاجعۀ دیگر آمد. افغانان وطن خود را مبدل به زندان کردند". او شاگردان قرآن را متهم به تخلف از حقوق بشر کرد و اظهار داشت که در رژیم طالب قبل از همه زنان و کودکان متحمل فشار بیشتر شده اند. طالبان از اسلام هیچ چیز نمیدانند و از دین به خاطر رسیدذن به اهداف خود سؤ استفاده میکنند." اما اوایل امسال حلیم تنویر در یک جلسه در هامبورگ به کمک دوست قدیمش در رادیو تلویزیون امکان ایراد بیانیه یافت. از طالبان تعریف و تمجید کرد و دیگران را به صبر و حوصله مندی تشویق نمود.»
شیرزی معتقد است که حادثۀ چاقو زنی در امسترادم مرتبط است با آشتی و نزدیکی حلیم تنویر با طالبان. وی با تلاش قتل خواهر و شوهر همشره خواست به طالبان نشان دهد که به آنان معتقد است تا با این کار نزد شان اعتبار کمایی کند. حلیم با این عمل خواست بنمایاند که مسلمان واقعی است و نمیتواند نظریه و آرای زن را تحمل کند.
حلیم تنویر در هامبورگ در همان وقت به شیرزی گفته بود که میخواهند به افغانستان برگردد و زیر بیرق طالبان فعالیت و خدمت کند. صرف به این خاطر که بار دیگر به قدرت دست باید. در حال حاضر چنین مینماید که وی نخواهد نتوانست این پلان را عملی کند، زیرا در صورتی که جرمش ثابت شود و وزارت عدلیه و قاضی به این قناعت برسد که حلیم در قضیه "تلاش قتل" مجرم است، به پانزده سال حبس محکوم خواهد شد.
حلیم تنویر همه امید خود را به وکیل مدافع خود Gerard Spong بسته است. نامبرده میگوید که مؤکل وی ارتباطی با چاقوکشی ندارد. اما این واقعیت را دهها اشتراک کننده در فاتحه به چشم خود مشاهد کرده اند.
وکیل مدافع میگوید که چیزی به نفع مؤکل خود پیدا خواهد کرد. تا کنون اظهارات مبهم، مغشوش و متناقض گفته شده و برای دادستان آسان نیست تثبیت کند که چه کسی چه کسی را به چاقو زده است. ممکن حلیم تنویر این شانس را به دست آورد که تعدادی از دعوت شدگان به نفعش اظهارات بدهند؛ اما شوهر خواهرش معتقد است که نامبرده با این تلاشها نمیتواند از مسئولیت رهایی یابد.
محمد امین فروتن گفت: «حلیم حتماً کوشش میکند گناه را به گردن من بیندازد. او نمیداند که حقیقت پنهان نمیماند. او اکنون در سیاست باخته و افلاس کرده است. قبل از این حادثه مطمیناً شانس داشت، اما زمانی که عمل جرمی را مرتکب شد، همه چانسهای خود را از دست داد. او یک تعداد زیاد انسانها را گول زده و تحمیق کردهاست. طوری که میگویند: "میتوان یک ملت را یک مدت گول زد اما نه برای همیشه". در افغانستان هم ضربالمثل است: "ملخک یک بار جستی، دوبار جستی، آخر به دستی"
به اساس گزارش دیگر اخیراً سر و صداهایی مبنی بر همکاری نزدیک حلیم تنویر با استخبارات نظامی پاکستان ISI نیز سر زبانهاست. گفته میشود که تنویر وظیفه دارد تا با پخش مطالب تحریکآمیز از طریق جریدۀ مبتذل و بیسویۀ "البدر" در بین پشتون و تاجیک به نفاق و شقاق دامن بزند. میگویند پشت کردن حلیم تنویر به حزب اسلامی گلبدین حکمتیار که زمانی وی را یگانه ولینعمت و پیشوای خود به حساب میآورد، و روکردنش به طالبان در حیقت اجرای دستوری است که از طریق آیآسآی به وی داده شده است.
سفرهای مکرر حلیم تنویر به افغانستان و پاکستان تحت پوشش فعالیتهای ژورنالیستیک همه به منظور گرفتن دساتیر و دادن اطلاعات به دستگاههای دوزخی آیاسآی است. تنویر اکنون منحیث رهنمای گروپ کوچکی از اجنتهای آیاسآی در بین افغانان مهاجر اروپا کار میکند و ازین مدرک عاید هنگفتی به دست میآورد.
کسانی که با شخصیت حلیم تنویر از گذشته آشنایی دارند، میگویند: نامبرده از همان دوران سنین کم که در عقب مسجد عیدگاه در نوآباد باغ علیمردان نزدیک مسجد ازبکها با فامیل خود سکونت داشت، ضعیفالاخلاق، بدکاره و بدنام بود. ضعف اخلاقی و هرزگی وی تا سرحدی رسیده بود که چندین بار باعث سرافگندگی و خجالت پدر بیچارهاش - مرحوم محمد امین خان تنویر مشهور به "کمپودر" - شده بود. در نتیجه پدرش ناگزیر گردید از آن محل به گوشۀ دیگر شهر کابل نقل مکان کند.
[][]
با سپاس فراوان از "میم" که پنج سال پیش این روزنامه را به من فرستاده بود.