محققین پاکستانی خواستار به رسمیت شناختن تاجیکان پاکستان در قطار دیگر اقوام رسمی پذیرفته شده این کشور شده است!
برگردان از سریلیک به فارسی توسط مریم عبدالله
عارف حسن اخندزاده، محقق و تاریخنگار پاکستانی، در مطلبی تحت عنوان“نمای کلی از جامعه تاجیکان پاکستان”نوشته است، با وجود آن که عده بزرگی از شهروندان آن کشور تاجیک اند و از میراث فرهنگی و تاریخی خود آگاه اند و اصطلاح“تاجیک”- را در پس از نامهای خود (تخلص)استفاده میکنند، ولی تاحالا دولت پاکستان به طور رسمی وجود تاجیکها را در میان اقوام رسمی ذکر شده خود به رسمیت نمی شناسد.
“نتیجه این است، که تاجیکان با قومیت در ارتباط با منطقه زندگی خود و زبانی، که آنها صحبت میکنند، جمع میشوند (مثلاً، بیشتر پشتون، بلوچ و دیگران)”،
-نوشته است اخندزاده.
موصوف در یک تماس کتبی به sputnik تاجیکستان گفت، به خاطر ثابت کردن حضور تاجیکان در جامعه پاکستان در سال ۲۰۲۰م مرحوم پروفیسور محمد اختر، تاجیکی، که منصبدار، حقوقدان و محقق بود، اثر ارزشمند تاریخی در سطح تاریخنگاری پذیرفته شده بین المللی را منتشر کرد و هم تألیفات زیادی به قلم خود او (آخندزاده) نشر شد، اما مقامات پاکستانی همانا از این واقعیت چشمپوشی میکنند.
البته تاریخنگاری اصیل در پاکستان به کنج فراموشی و بیتوجهی افتاده است. جای تعجب ندارد، که تحقیق تاریخ تاجیکان در این منطقه جهان، که اکنون به عنوان پاکستان معروف است، عملاً به صفر برابر شده است. اگر تاریخ تاجیکان پاکستان درست تحقیق شود، معلوم خواهد شد، که تاجیکان نه فقط ساکنان تازه وارد، بلکه از قدیمی ترین قومهای این کشور اند. حضور مؤثر تاجیکان این سرزمین در آثار محققان قرن نزدهم بریتانیا و چند کتاب تاریخ مسلمانان تثبیت شده است و هیچ جای شک و شبهه نیست، که تاجیکان مانند سایر اقوام در میان دیگر اقوام پاکستان وجود دارد، اما رسماً از جانب دولت پاکستان اعلان نشده است.
آخندزاده به spuynik تاجیکستان گفت:
( عارف حسن آخندزاده )در مطلب تاریخی خود بار اول تعریف کلی، نهادیی را از حضور تاریخ و محل بود و باش تاجیکان پاکستان ارائه میکند، که تا به حال به طور پریشان در منابع تاریخی و رسانههای گذشته ذکر می شدند.
وی میگوید، جامعههای بزرگ تاجیکان در پاکستان را میتوان به سختی تشخیص کرد، زیرا آنها پشتو حرف میزنند و هویت آنها تا اکنون ناشناخته مانده است. آخندزاده چهار جامعه مهم تاجیکان در پاکستان را به بررسی گرفته است:
سواتیان-شلمانیان
سواتیان-شلمانیان- دهگانان یا اصیلزادههای زرتشتی بودند، که در زمان غزنویان به اسلام گرویده و در قلمرو فعلی شمال پاکستان (وادی پیشاور، باجور، دیر و سوات) و شمال و شرق افغانستان (بدخشان، کنر و لغمان) قبل از امپراتوری مغول صاحب پادشاهی به نام دولت گبر یا سلطنت سوات (۱۱۹۰ - ۱۵۱۹م) بودند.
سواتیان - شلمانیان اساسگذار سلاله شاهمیری، اولین سلطنت مسلمان در کشمیر نیز بودند. سلطنت سوات سال ۱۵۱۹م به دست بابر و سلطنت شاهمیری از سوی نبیره بابر - اکبر سال ۱۵۸۶م برهم خوردند.
"مردمان این سلطنت، گرچه اکنون پشتو صحبت میکنند، معلوم شده است، که با لهجههای عجیب فارسی، مانند گبری، دهگانی و لغمانی حرف میزدند، که وجود آنها در این جغرافیا از سوی خود اولین امپراطور مغول-بابر ثبت شده است. اگر چه آنها اکنون منقرض شده و پشتون حساب میشوند، تصور میشود، که آنها شبیه به لهجههای امروز تاجیکی شغنی و روشانی بودهاند.
آخندزاده مینویسد.
آخندزاده حضور سواتیان - شلمانیها در قلمرو امروزه پاکستان را ۲ هزار سال و تعداد آنها را حدود دو میلیون تن حساب کرده است.
تاجیکان سواتی-شلمانی، به قول عارف حسن آخندزاده، حالا در قبیلههای نیکپی خیل، ملیزایی و رانیزایی یوسفزایی، سالارزایی، مومند، مهمند، داوودزایی، خیشگی و غیره دیده میشود.
"بقیه قبایل معروف پشتون شده تاجیکان دهگان مقیم وادی پیشاور و نواحی اطراف آن پپین خیلها، آخندخیلها، فرمولیها، سرکانیها، بهسود و راغنی ها هستند. همچنین تخمین میرود، که پشتونهای اتمانخیل، دهگان خیلهای یوسفزایی و دهگان خیلهای وزیری نیز تاجیک اند.
اخوندزاده مینویسد:
تاجیکان "شری"- دیر
به قول آخندزاده، دیر خانه بزرگی از کارگران تاجیک است، که در طول قرن گذشته بعد از سال ۱۸۸۷م توسط حاکم سابق خود نواب دیر از پروان و پنجشیر (شمال کابل) به امتداد خط دیورند "انتقال یافتند".
آنها از آهنگرها (ahingars) و کمانگران (kamangars _استادان کمان و پیکان و دیگر سلاحها) تشکیل شدهاند. در گذشته برای ارتش نواب اسلحه میساختند. در بیشتر مواقع کاسبان فقیر و بیزمین هستند و هنوز از سوی تاجیکهای بومی، نظیر سواتیها و دهگانها، که خود را بالاتر از آنها میپندارند و به مثابه صنف پایانی جامعه ارزیابی میشوند. اما این تاجیکها کاملا از هویت تاجیکی خود آگاه هستند و با افتخار دعوای این را میکنند، که تاجیک اند، حتی اگر کاملا پشتون هم شده باشند .
اخوندزاده مینویسد:
تاجیکان خیل کبیر (قوم بزرگ)
کبیر دهکده بزرگی در اطراف شهر کویته ولایت بلوچستان پاکستان است، که باشندگانش همگی تاجیکان استند و در اوایل عصر ۲۰ مهاجر شده از کندهار_افغانستان اند و این روند تا امروز ادامه دارد.
"اکثر این تاجیکهای آسوده حال و ثروتمند قبل از پیدایش پاکستان در سال ۱۹۴۷م به این جا آمدهاند. آنها در تجارت سود آور میوه و سنگهای قیمتی شهر کویته فعالیت میکنند. یک گروه رسانهای دارند و از نظر سیاسی و اجتماعی صاحب نفوذ و احترام اند. اکثر آنها اکنون به زبان پشتو صحبت میکنند. اما تعداد قابل توجهی نیز به فارسی مسلط هستند".
آخوندزاده مینویسد.
تاجیکان دهوار
این جامعه بزرگ تاجیک حدود سه قرن به این سو در بلوچستان زندگی میکند و توسط شاه ایران نادرشاه افشار(۱۷۳۶۱۷۴۷م) به این جا آورده شدهاند، تا حکومت متحد خود خان کلات را نظارت کند.
"دهواریان یک جامعه فئودالی با نفوذ بلوچستانند و با گویش فارسی خود به نام "دهواری" صحبت میکنند، اما آنها نیز تحت تاثیر فرهنگها و زبان های محلی بلوچی و براهوی قرار دارند( نوشته است آخوندزاده)
معلومات
عارف حسن آخندزاده، محقق، تاریخ نگار و از تاجیکان شلمانی پاکستان است ، که ۲۴ جون سال ۱۹۶۸م در شهر پیشاور مضافات خیبر پشتونخوا تولد شده است. پدر او از تاجیکان دهکده شبقدر ناحیه چارصده پیشاور و مادرش انگلیسی بودند.
تحصیلات میانه را در مکتب مری و تحصیلات عالی را در کالج ایدواردز پیشاور انجام داده است. کار رسمی ندارد و مشغول پژوهشهای علمی در تاریخ و ژیوپلتیک و دیگر علوم جاری است.
مدیریت زمینهای میراثی خانوادگی در شب قدر و هم یک دهکده خانوادگی دیگر بنام ولی بیک در مهمند اجنسی را بر عهده داشته، درآمد زنگی اش را از این منابع حاصل میکند. همزمان یک پیلوت( خلبان) خصوصی حرفهای نیز میباشد.
چند سال است که تاجیکان پاکستانی حرکت را بنام تاجیک موفمینت به راه انداخته تا هویت سرکوب شده و یا فراموش شده خود را باز یابند.