محافظِ که مرا تلاشی بدنی کرد، دستکش نداشت. تنها دو قدم از او دورتر شده بودم که حس کردم باید برش گوشزد کنم.
گفتم:
برادر، خودت باید از دستکش استفاده کنی. شاید روزانه صدها نفر را تلاشی کنی. برت بسیار خطرناک است.
سر تکان داد و گفت:
سه ماه شده معاش نگرفتیم.
محافظِ دیگر که در نزدیک او نشسته بود، خریطهی نصوارش را نشان داد و گفت:
باور کو پیسهی نصوار هم نیست. دستکش از چی بخریم؟!
سه ماه شده معاش ندادن، اولادهای ما نان ندارن. اگه کرونا میایه، همیالی بیایه!
پرسیدم: مربوط کجا استین؟
گفتند: محافظت عامه