نوشته ای سچه از استاد یعقوب یسنا
۷ ثور، ۸ ثور و... یک ژرفساخت واقعی دارد که مسالهی قومی قدرت در افغانستان است. در اینکه جغرافیای سیاسی افغانستان کنونی نتیجهی سلطنت احمدشاه درانی است، در این هیچ شکی نیست. اگر احمدشاه درانی در منطقه تشکیل سلطنت نمیداد، اکنون این جغرافیا سر و سامان و نام و نشان دیگری داشت.
در گذشته هر فرد و گروه قومیای که قدرت را میگرفت، دیگران از آن فرد و گروهِ قومی باید اطاعت میکردند. اگر اطاعت نمیکردند، شمشیر فیصله میکرد.
پس از احمد شاه درانی، شهزادههای قوم پشتون همیشه بین خود درگیر بودند. این درگیری شهزادههای پشتون باعث شد که قلمرو سلطنت احمدشاه درانی به افغانستان کنونی تقلیل پیدا کند. قلمرو افغانستان کنونی در دورهی عبدالرحمان خان بعد از معاملهی خط دیورند با انگلیس مشخص شد. اگر عبدالرحمان خان روی کار نمیآمد، همین قلمرو کنونی افغانستان را نیز شاهزادههای قوم پشتون تقسیم و توزیع میکردند. مردم پشتون پس از معاملهی دیورند، بین دو کشور پاکستان و افغانستان تقسیم شدند که اکثریت قوم پشتون متعلق به پاکستان شد.
عبدالرحمان خان توانست به درگیری شاهزادههای پشتون پایان ببخشد، هزارهها را قتل عام کند و حاکمیت خود را در سازش با انگلیس در قلمرو افغانستان کنونی تثبیت کند. این حاکمیت به صورت سلطنت تا پایان دورهی ظاهر شاه ادامه یافت. اما با خروج داوود خان بر ظاهر شاه، وضعیت فرق کرد. زیرا وضعیت اجتماعی و سیاسی قدرت در جهان تغییر کرده بود. بحث حاکمیت تکفردی یا یک گروهِ قومی از نظر مشروعیت سیاسی و اجتماعی دچار مساله شده بود.
بعد از احمدشاه درانی، جاهطلبی و عدم همکاری شاهزادههای پشتون خاستگاههای جنگهای افغانستان بود. عبدالرحمان خان به این جاهطلبیها پایان بخشید. با خروج داوود خان به نوعی، دورهی سلطنت-پادشاهیای که توسط عبدالرحمان خان شکل گرفته بود، پایان یافت؛ دورهی جمهوریت آغاز شد. اما جمهوریت هیچگاه به معنای واقعی شکل نگرفت. زیرا نام جمهوریت بود، محتوای سیاسی جمهوریت نبود.
معنای جمهوریت این استکه قدرت و دولت نتیجهی مشارکت مردم باشد. این مشارکت مردمی در قدرت و دولت از دورهی جمهوریت داوود خان تا هنوز به صورت واقعی شکل نگرفته است. جنگهای افغانستان از دورهی داوود خان به بعد تا امروز، خاستگاه قومی دارد. بنابراین حاکمیت، قدرت و دولت در افغانستان تا به اساس واقعیتهای اجتماعی و قومی افغانستان شکل نگیرد، جنگهای قومی به بهانههای متفاوت جریان خواهد داشت. طاهر بدخشی به این واقعیت در پایان دورهی ظاهر شاه و دورهی شکلگیری خلق و پرچم اشاره کرده بود و مزاری در جنگهای داخلی (دورهی جهاد) به این واقعیت تاکید کرد.