ملک ستیز
جامعه فقیر یعنی حقیر
در جامعهای که جای ثروتمندان را سرقتمندان گرفته است، همه انسانهای پاک و باوجدان فقیر میشوند. اینجا منظورم از ثروت تنها پول نیست، بل ثروت علمی، معنوی و ارزشی نیز شامل آن است. برای انسانهای باوجدان دو راه باقی میماند یا اینکه راه سادهی رذیلت را برگزینند و دزد شوند و یا راه دشوار و پیچیده فضیلت را انتخاب کنند و انسان باقی بمانند. رذیلت و فضیلت گزینههای رایج جامعهی فقیر ما هستند. اما رذیلت بر منطق جامعهی ما حاکم است. چون دولت که باید ممثل فضیلت باشد، خلاق رذیلت است. از اینرو و با کمال تاسف انسان فقیر در جامعهی ما انسان حقیر حساب میشود، حتا اگر او انسان خردگرا نیز باشد. و برعکس سرقتمندان، عزت، شکوه و منزلت دارند. بدتر اینکه سرقتمندان در لایههای مهم دولت جا و منصب دارند. اینجاست که مغز سیاسی دولت و ضمیر دولتمردان را یخ بسته است. من به این باورم که به سادگی افغانستان را میتوان جامعهی غیر انسانی نامید. غیر انسانی نه به علت ژنتیک، غیر انسانی به دلیل ارزشهای برباد رفتهی عضو جامعهی بشری. این رویکرد امپریالیزم جدید است. یعنی ایجاد جامعهی گوسفندی که در آن خرد مرده باشد. یعنی فقیر حقیر میشود.