از برگۀ فیاض مهرآئین
کجا نفس بکَشم؟
روانِ روز و شبِ شاعرانه باد گرامی!
در این فضای سیاسی، در این هوای نظامی
زبان رایج این سرزمین زبان تفنگ است
کجاست آن که شود ترجمانِ حافظ و جامی؟
هنوز رابعه را میکُشند و ناصرِ خسرو _
در این دیار، غریبیست، آه! بیکسوحامی
تمام شهر از اهل نظر پُر اند و نماندند _
از اهل دل به جز از سه چهار شاعر نامی
بهجای انجمن شعر، بزم قصّۀ نان است
بهجای خانۀ فرهنگ، شرکتیست سهامی
کجا نفس بکَشم شاعرانهگی خودم را؟
روانِ روز و شبِ شاعرانه باد گرامی!
یکشنبه 29 سرطان (تیر) 1399
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وزن سروده: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن