از جنگ علیه آذربایجان تا جنگ در کنار آذربایجان
پس از اشغال فلسطین توسط صهیونیستها، یهودیان افغانستان نیز به تدریج عازم «اورشلیم» شدند و جامعه نوینی را تشکیل دادند. تعلقخاطر یهودیان افغانستان به سرزمین اجدادی خود و نظریه «قبایل گمشده یهود»، ازیکطرف و همسایگی افغانستان با ایران رقیب اسرائیل از سوی دیگر، باعث شده است که رژیم صهیونیستی همواره به افغانستان نظر داشته باشد. در دوره جنگ سرد که چهار دهه بین آمریکا و شوروی ادامه داشت، انگیزه مضاعفی بود که اسرائیل به افغانستان توجه کند. در آن زمان، اسرائیل در کنار آمریکا قرار داشت و هر جا که آمریکا قدم میگذاشت، اسرائیل نیز در کنارش حضور مییافت. وقتی شوروی افغانستان را اشغال کرد و آمریکا به یاری مجاهدین آمد، اسرائیل نیز به حمایت یکی از احزاب جهادی و رهبرش پرداخت و جنگجویانش را آموزش داد. صفحه فیسبوکی «دوستی افغانستان و اسرائیل» که توسط صهیونیستها و یهودیان افغان اداره میشود، در ۱۲ اوت سال جاری میلادی، طی مطلبی تحت عنوان «روابط افغانستان و اسرائیل» نوشت:
"در دهه ۱۹۸۰، اسرائیل اولین کشوری بود که تهاجم شوروی به افغانستان را محکوم کرد. اسراییل نیروهای مجاهدین را که در حال جنگ با حکومت حمایت شده از سوی شوروی بودند، تسلیحات و آموزش داد تا بتوانند در برابر دسیسههای شوروی از افغانستان دفاع کنند."
به رغم آنکه در این مطلب، به حزب و رهبر خاص جهادی اشاره نشده است اما «کریستوفر بولین» روزنامهنگار آمریکایی در یادداشتی که در مه ۲۰۱۶ میلادی در وبلاگ شخصیاش منتشر کرد، از رابطه اسرائیل با حزب اسلامی پرده برداشت و نوشت که این رابطه توسط «چارلی ویلسون» انجام میشده است. ویلسون در آن زمان، عضو مشهور مجلس نمایندگان آمریکا بود که عضویت در سه دور مجلس نمایندگان از حوزههای دوم، ششم و هیجدهم ایالت تگزاس را بهعهده داشت. او در زمان خود، از حامیان مهم اسرائیل برای پیشبرد اهداف صهیونیسم در جنگهای ضد شوروی به شمار میرفت.
بولین نوشته است: "ویلسون شخصاً با گلبدین دیدار کرد و به توافق رسید که حزب اسلامی از اسرائیل اسلحه دریافت کند و با مأمورین «موساد» در پاکستان ارتباط داشته باشد تا افراد حزب او را آموزش دهند. در راستای این توافق، حدود چهار هزار تن از جنگجویان حزب حکمتیار توسط کارشناسان اسرائیلی آموزشهای نظامی دیدند که تعدادی از جنگجویان عرب نیز در جریان این آموزشها در حزب اسلامی جابهجا شدند."
این اصل ماجرای رابطه اسرائیل با حزب اسلامی و حکمتیار در زمان اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ بود که یک روزنامهنگار آمریکایی به افشای آن پرداخته است اما داستان به اینجا خاتمه پیدا نکرد بلکه دوستی اسرائیل و حکمتیار در منازعه بین آذربایجان و ارمنستان نیز ادامه یافت. در حمل ۱۳۶۸ برابر با آوریل ۱۹۸۹، در آستانه فروپاشی شوروی، جامعه دوستى اسرائیل و آذربایجان تشکیل شد و این زمانی بود که آتش بین آذربایجان و ارمنستان در منطقه موسوم به «قرهباغ» نیز شعلهور شده بود. اسرائیل در این جنگ، طرف آذربایجان را گرفت و به بهانه حضور گسترده یهودیان در آذربایجان اما در واقع برای جلوگیری از نفوذ ایران در آذربایجان، به کمک این کشور شتافت. در ژوئن ۱۹۹۲ جامعه دوستی آذربایجان و اسرائیل، اجلاسی در «حیفا» بر پا کرد و در آن خواستار حمایت قاطع اسرائیل از دولت آذربایجان در مبارزهاش علیه ارمنستان شد. متعاقب آن، اسرائیل از آوریل ۱۹۹۲ میلادی با جمهوری آذربایجان به صورت دو فاکتور، روابط دیپلماتیک برقرار کرد و اولین دیدار رسمی مقامات آذربایجان از اسرائیل در سپتامبر ۱۹۹۲ صورت گرفت. سپس اسرائیل در فوریه ۱۹۹۳ در باکو سفارت باز کرد و دهها مأمور اطلاعاتی و مستشار نظامی خود را در لباس دیپلمات به آذربایجان فرستاد. در حینی که کمکهای مالی و تسلیحاتی اسرائیل به آذربایجان در برابر ارمنستان، ادامه داشت، ژنرال «روشن جوادوف» از افسران کهنهکار ارتش شوروی به نمایندگی از ارتش آذربایجان به افغانستان آمد و با گلبدین حکمتیار، درباره اعزام نیروهای حزب اسلامی به آذربایجان، مذاکره کرد. پسازاین مذاکرات و مشوقهای اسرائیل بود که صدها و بلکه هزاران جنگجوی حزب اسلامی عازم منطقه درگیری در قرهباغ شدند. در آن زمان، هماهنگکننده حزب اسلامی برای اعزام جنگجو به آذربایجان، فرمانده «فضلالحق مجاهد» بود که بعداً در منطقه «حیاتآباد» شهر پیشاور ترور شد.
به هر حال، «جان.کی.کولی» نویسنده کتاب «جنگهای نامقدس» در کتابش به نقل از سرویسهای اطلاعاتی روسیه گزارش داده و نوشته است: "تا تابستان ۱۹۹۴، تعداد جنگجویان افغان در آذربایجان به ۲۵۰۰ تن رسیدند که در «غند افغان» در جبهه جنوبی علیه نظامیان ارمنستان میجنگیدند."
حزب اسلامی که پیشازاین علیه نظامیان آذربایجانی در افغانستان به بهانه جهاد علیه ارتش سرخ، مبارزه میکرد، در اندک زمانی به کمک ارتش آذربایجان رفت تا احسان اسرائیل را به خود، جبران کند. پایگاه اطلاعرسانی «iswnews» در سوم ماه اسد امسال، برای نخستینبار، گزارش تصویری از حضور ژنرال جوادوف در کنار اعضای حزب اسلامی در حومه کابل، منتشر کرد. همچنین این پایگاه، حضور جنگجویان حزب اسلامی را که با پرچم آذربایجان در جبهه نبرد حضور داشتند، به نشر رساند.
در منازعه آذربایجان و ارمنستان، دهها جنگجوی حزب اسلامی در کنار مستشاران اسرائیلی در آذربایجان کشته شدند. پر تلفاتترین نبرد برای ماجراجویان افغان، زمانی بود که شهر «آقدام» در ۲۷ ژوئن و متعاقب آن شهر «فضولی» در ۱۷ اوت ۱۹۹۳، از دست ارتش آذربایجان خارج شد و به دست ارتش ارمنستان افتاد. آذربایجان مجدد در ۲۸ دسامبر ۱۹۹۳، اقدام به تصرف شهر آقدام کرد که در خط مقدم جبهه، نیروهای افغان حضور داشتند. به همین خاطر، تلفات ماجراجویان افغان در این عملیات، بسیار بالا بود. سپس ارمنستان در ۱۰ آوریل ۱۹۹۴، مجدد به شهر آقدام حمله کرد که بازهم افغانها گوشت دهن توپ شدند. اکنون قبرستان جنگجویان افغان در حومه باکو مشهور است که اخیراً بسیاری از قبرهای این جنگجویان توسط افراد ناشناس تخریب شده است. به نظر میرسد که دولت آذربایجان عمداً میخواهد برای حفظ حیثیت و پرستیژ خود، قبرهای جنگجویان افغان را محو کند. ویدئوی این قبرستان نزد نگارنده موجود است. آن عده از اعضای حزب اسلامی که پس از توافق صلح آذربایجان و ارمنستان در ۸ مه ۱۹۹۴ زنده ماندند، آواره شهرها و کشورها شدند و بعداً در رسانههای جهان، اخباری از کارهای خلاف آنان از جمله دزدی، قتل، آدمربایی و قاچاق منتشر شد. این بود برگ دیگری از تاریخ معاصر افغانستان که چگونه یکی از رهبران جهادی، به دام اسرائیل گرفتار شد و جنگجویانش به هیزم آتش یک نبرد نافرجام و بیحاصل، تبدیل شدند.
مرادی چهارشنبه ۹