غرزی لایق
رومان منظوم «مردی از کوهستان» اثر ناتمام سلیمان لایق نیز به چاپ رسید و دیروز در حاشیه همایش گشایش «نهاد فرهنگی-ادبی سلیمان لایق» در تالار رادیوتلویزیون ملی افغانستان معرفی و به دسترس شرکتکنندهگان این نشست گذاشته شد.
در سرسخن این کتاب چنین آمده است:
چند گفتنی فشرده در باب کتاب
من در حالی به نگارش این سرسخن برای رومان منظوم ناتمام «مردی از کوهستان» میپردازم که مرگ آفریدهگار آن بیشتر از دو ماه نهمیگذرد. این رومان به گناه ذات بدگهر آنانی بیپایان ماند که با دیار زخمی ما، با آدم و آدمانهزیستی، با فرهنگ، ادب، شعر و تندیسهای هویت این سرزمین کینه میورزند و همپا با گردنزدن آدمها، شهرگهای فضلیت و ثقافت و نژادهگی این دیار را نیز یکی پی دیگر قطع میکنند.
سال پار پدرم به من روآورد تا برای این شهکار ناب وی در زبان فارسی در باب دیباچهیی بیندیشم و کار چاپ این اثر را تندی بخشم. وی که تا آنگاه برای گزینهی پایاننامه این رومان با خود در جدال بود، بالای ختم کار و بایستهگی چاپ این اثر پافشاری مینمود. با دریغ، پس از آنکه پدرم در انفجار انتخاری ۵ سپتامبر سال ۲۰۱۹ میلادی در ششدرک شهر کابل اسیر بستر سوزندهی بیماری گردید، تا روز پسین توانایی سرایش شعر و پرداختن به نگارش و آفرینش را از دست داد و هیچگاه مداد و کاغذ را به این هدف به کار نهبست. رومان «مردی از کوهستان»، با دریغ، برای جاودان ناتمام ماند.
من شاعر نیستم که به نفاستها و ظرافتهای هنری این رومان، مهارتهای زیباییشناسی و زیستشناسانه و زبانپژوهی بابهای این اثر، اندازها و پردازهای شاعرانه و آمیزهی کارگیری فنهای سرودهسرایی و چونی و چندی ایماها و گویهها و پنداشتهای بیتهای رومان «مردی از کوهستان» بپردازم. آنچه مرا یارای نگارش این چند سطر شکسته را میدهد، آشنایی نسبی من با پیشزمینههای هستاری این شهکار و نقل رخدادی است که از زبان آفریدهگار آن بار بار شنیده بودم.
داستان ناتمام «مردی از کوهستان» که الهام آغازین آن در دماغ جویندهی شاعر در پیآمد یک پیشآمد راستین در روزگار گماشتهگی سرودهسرا در حوزهی شرقی کشور مایه بست و تا ذروهی یک شهکار در ادبیات معاصر فارسی افغانستان در قالب انگارها و خیالپردازیهای فنکارانه دست یافت، بازتاب مو به موی فرآیندهایی است که هستار دیار زخمی ما را در آوند سود و زیان زورمندان جهان تا مرز ورشکستهگی و نابودی کشاند. بابهای این اثر ناتمام گویای زندهیی باورهای سنگکشدهی پارینه است که در دو جناح نامنهاد «جهاد» و «الحاد» جان دهها هزار هموطن بیگناه و ناخبر ما را گرفت. درونمایه این اثر منحصر به فرد نشاندهندهی پوچیگری جنگ ایدیولوژیهای بیگانه است که مردم بلاپروردهی این بومگاه هنوز کفارهی آن را با خون فرزندان بیتقصیر خود میپردازد. «مردی از کوهستان» در آرایهی ناتمام خویش آبستن پیامهای تلخ و سوزندهیی است که بیگمان به عبرتگاه پندآموز برای نسلهای در حال آمدن مبدل خواهد شد.
آنچه رومان ناتمام «مردی از کوهستان» را در قطار ایجادگریهای هنرمندانهی شاعر برجستهگی ویژه میبخشد، زبان ساده و شیوا، صورتگریهای داهیانهی طبعیت ملکوتی و انسان آزادهی کوهستان، روان سرکش و بیباک تاجداران رمان، ردیابی موشگافانهی سنتها و ارزشهای بومی، نقاشی استادانهی سرشت هستاری دامنهها، کوهبچهها، درهها و ناوهها و ذروههای برفگیر و توفنده، آبهای جاری و باغها و کاشانههای غریبانه و باصفای کوهستان زمین است. بابهای رومان «مردی از کوهستان»، همپا با شگافتن غدههای سرهمبندیشدهی پارینهسنگی، نگارستان لاهوتی کوهستان را در ماهرانهگی کاربرد واژهگانی و نمایهها، ایماها و نگارهها تا اوج یک تابلوی راستین و بیعیب نقاشی نموده است. رومان ناتمام «مردی از کوهستان» شناسنامهی کامل سرزمین عقابان بلندپرواز کوهستان است.
باور دارم که این شهکار بیمثال در ادبیات سالهای پسین کشور راهی رزمگاه سیال اندیشهپردازی گردیده و در ناتمامی متن خویش، برای نورستههای زادگاه تپندهی ما به یک نمونهی شایسته پند و عبرت مبدل گردد. آموزهها و یافتهگیهای این اثر بیجوره، بیگمان، نسلهای آینده را در میدان درستپنداری و درسترفتاری یاری خواهد رساند و از لغزشها و خطاها در امان نگهخواهد داشت.
جا دارد تا از وزارت اطلاعات و فرهنگ جمهوری اسلامی افغانستان و وزیر دانشمند آن آقای طاهر زهیر و ریاست نشرات بیهقی جداگانه سپاسگزاری نمایم که زمینهی چاپ و نشر این اثر را در کوتاهترین مدت آماده نمودند. از بنگاه نشراتی عازم نیز مشکورم که مانند همیشه چاپ این کتاب ناتمام را به دوش گرفته و آن را شامل فهرست چاپشدههای خویش نمود.