انتشارنخست از خبرگزاری رشد
طرح میثاق امنیتی؛ برای مهار بدامنی در بزرگ شهرهای کشور و در این اواخر زیر ذرهبین رفتن امنیتِ نظامی وامنیتِ اجتماعی شهروندان کابل، درجلساتِ رأس ساعت شش و نیم بجهی صبح به ریاست امرالله خان صالح در قصر سلامخانه ریاست جمهوری، در راستای بهبود امنیت پایتخت نتیجهی عکس داد و علی رغم غوغاسالاری رسانهای سازمان یافته توامان با نشر این گزارشات، ساعت گشتِ جرایم ضدامنیتی و جنایی برخلاف عقربهی امنیت میچرخد؛ ولی معاونیت اول رئییس جمهور مُصر بر ادامهی کار و مُقِر برگرفتن نتیجه از این طرح است.
نگارندهی این خطوط، در سطورِ آتی، به دنبال آن است تا مفسدههای موجود در این طرح را نخ نما وفلسفهی عقامت این استراتیژی را به طور واضح تابلو سازد.
نقدمتن مینگارم که: هیچگونه شفافیتی، در نشر و پخش اینگزارش وجود ندارد و در یک بایکوت رسانهای کامل برگزار میگردد و هیچ سرنخی وجود ندارد تا مردم بفهمند که در این جلسات چه میگذرد آیا جلسهی با این طول و عرض ساعت شش ونیم وجود خارجی دارد یا خیر فقط ماهیتِ و خوراک فیسبوکی دارد.
امنیت کشور و تامین امنیت تمام شهروندان جزو وجایب دولتی است و این مهم در قانون اساسی مسجل است افغانستان تنها پایتخت نیست و افغانها تنها کابلیها نیستند، عمق راهبردی امنیت داخلی، باید افغانستان شمول باشد نه ویژهی حوزاتِ شهری که قسمن خورد و بُرد دارد و هرگونه تفکیکِ منطقهای و سمتی در باب تامین امنیت شهروندان برخلاف قانون اساسی کشور است.
حالا به مفسدههای موجود به اینطرح میپردازیم که:
یکم : اصولن؛ خاستگاه این طرح نا همگون با مدل مدیریتِ اجتماعی با ایجاد سازوکار «دولت جاسوسی» و استخباراتیزهسازی کل وضعیت است. زمرکسازی وضعیت در این طرح، در بدبینانهترین شکل ممکنش، حتی تا درون مکاتب و خانههای مردم پیشروی می کند و امنیت روانیِ مردم را سلب میکند و مردم افغانستان از سرک کشیدن به درون خانههای شان توسط دولت به یاد تجربههای تلخ سازمان خاد در دولتهای کمونیستی میافتند و با این رویکرد سخت در تعارض هستند.
دوم: تداوم نشستهای قصر گلخانهای حول محور امنیت اجتماعی ـ روانی، مثل جمع آوری بلندگوها و تخریب غرفهها و پاککاری پیاده روها از دست فروشان و . . . در قدم نخست گرافِ امنیتِ نظامی را پایین میآورد؛ چون فوکس بالایِ پنجاه نفر مردانِ درجه یکِ امنیتی کشور، بیشتر روی این مسایٔل پیش پا افتاده و حاشیهای در بیست و چهارساعت به معنای غافلشدن ازاقدامات ضدِ امنیتی دشمن و به تعبیر وطنکیِ خودمان دوخربوزه را در یک دست گرفتن محسوب می شود، وقتی که یک جنرال امنیتی مامور فعالیت روزمرهی شهرداری گردد، طبیعی است که فعالیت های تخریبی دشمن بیشتر میگردد؛ چنانچه در چهار اطراف همین طرح امنیتی ما شاهد حملات مرگبار بر کورس کوثر و پوهنتون کابل بودیم .
سوم: هرطرحی امینتی که با اجرایی شدنش، در راستایِ محدویتهای ناشی از عملیاتیشدن طرح الترناتیو و بدیلی بیرون ندهد در واقع محتوم به شکست است.
چنانچه؛ وقتی نانِ یک«کراچیوان» از دهنش گرفته میشود هنگامیکه قوت یک «تاکسیران» از مُشتش ستانده میشود، و طرح بدیلی برای سیرساختن شکم شان نباشد خود گراف بدامنی را بالا میبرد.
چهارم: عملیشدن گام بهگام این طرح؛ ملت را علیه دولت بسیج خواهد کرد، چون بنیان مرصوص این طرح طوری چیدمان گردیده است که اهداف بیشتر تهیدستان وقشر بیبضاعت و بازاریانِ جامعه است.
پنجم : با گذشت دهروز واندی ازعملیاتیشدن این طرح، افکارِ عمومی دارد علیه این طرح بسیج میشود و در تازهترین حالت، فرهنگیهای کشور نیز به این صفوف پیوسته است.
ششم: تخریب سینماپارک هیچ توجیه منطقی، امنیتی و اجتماعی در پی نداشت؛ علیرغم ممانعت و تلاشِ شخص وزیر فرهنگ، سعی شخصی مشاور فرهنگی ریٔیس جمهور، بسیج تمام فرهنگیهای کشور علیه این تخریب، درست پس از یک ساعت از صدور مکتوب آقای وزیر فرهنگ اجرایی گردید و جو فرهنگی را علیه حاکمیت بسیج کرد.
هفتم: اجراییشدن این طرح، در کوتاهمدتِ نه چنداندور، سرویسهای امنیتی موجود را علیه حاکمیت، حساس خواهد کرد، چون عملیشدن این طرح پوزخند وحشتناکی بر فعالیت های وزیر دفاغ، وزیر داخله و ریاست عمومی امنیت ملی است که فعلن قصر گلخانه در واقع دروازههای این سه ارگان معتبر وکلیدی امینتی کشور را تخته کرده است.
هشتم : این طرح؛ میدان تسویهی حسابهای شخصیرا در میان شهروندان و بزهکاران وسیعتر میسازد و هر کسی با پمپاژ اطلاعات غلط به دنبال تسویهی حسابهای شخصی خویش، با حربهی گزارش شش و نیم خواهد برآمد چنانچه دوسه مورد را شاهدیم.
نهم: اصولن بحث نقطهی ختم گذاشتن بر بدامنیهای اجتماعی، یک ادعایِ گزاف و دهن پرکنی است چنانچه در بزرگترین کشورهای دنیا که استراتیژیهای مدونی در سایهی دادههای مکتب کپنهاگ، که معتبرترین نهاد توسیع امنیت اجتماعی در جهان است ناکام ماندهاند و بزهکاری های از نوع اجتماعی در آن کشورها به وفور وجود دارد. امنیت اجتماعی بیشتر در هستهی تربیت خانواده ها شکل میگیرد و تبدیل به فرهنگ میگردد به کار گرفتن قوه قهریه اثرات مطلوب را به دنبال ندارد چنانچه در یک مورد شخصی ادعا داشت که برای دوازدهمین بار دارد به پلچرخی می رود. اگر تاکتیک عدالت ترمیمی در زندانها به کار گرفته شود به مراتب از تشهیر منفی بزهکار است. تشهیر منفی در واقع تیر خلاص به شخصیت مجرمین است که به هیچ قیمتی دوباره ترمیمشدنی نیست.
دهم: تداوم عملیاتیسازی این طرح، سر از تصفیهی حسابهای سیاسیِ خیلی حاد بیرون خواهد کرد و فیگورهای سیاسی مطرح از عملیشدن این طرح سود خواهد برد چنانچه همینحالا در شروع، صفگیریهای مشخصی میان اولیای امور سیاست و امنیت کشور صورت گرفته و در جریان است و هرکسی به دنبال اجرایی سازی منافع خویش از این آدرس است.