برای بستۀ خبری "PBS NewsHour" ، من جین فرگوسن در بامیان، افغانستان هستم.
آن چه را که گرداننده خبر میخواند و در مقدمه گزارش آورده شده است:
با شدتگرفتن جنگ بین نیروهای دولتی و طالبان، نیروهای امنیتی افغانستان به حد محدودی رسیده و قادر به جلوگیری از خشونت گسترده در کشور نیستند. در حالی که ایالات متحده برای خروج نیروهای خود آماده میشود، جنگ جویان و شبه نظامیان برای پر کردن خلا امنیتی وارد عمل شده اند. خبرنگار ویژهی ما جین فرگوسن و تهیه کننده امیلی کاسی از بامیان افغانستان گزارش میدهند.
***
متن اصلی گزارش که توسط گزارشگر تهیه شده است:
این افراد مسلح در این منطقه کوهستانی دورافتاده در مرکز افغانستان اعمال کنندگان حاکمیت قانون استند.
جنگجویانی که از دولت کابل کاملاً مستقل استند و به گشت و گذار و محافظت از این جوامع میپردازند. در عوض، آنها زیر نظر این شخص عبدالغنی علیپور معروف به فرمانده شمشیر خدمت میکنند.
کلیپ عبدالغنی علیپور:
بیست سال پیش، در افغانستان احساس امید وجود داشت. اما متأسفانه اوضاع بدتر شده میرود. دولت نتوانست که خود را مطابق انتظار مردم تحکیم کند. دموکراسی که ما در حال استقرار آن بودیم، چندان تحکیم نیافت.
و بنابراین ، او میگوید ، با وخیم تر شدن امنیت در سراسر کشور ، ظهور شبه نظامیان و رهبران آنها اجتناب ناپذیر است.
کلیپ عبدالغنی علیپور:
وقتی یک ملت به سمت نابودی حرکت میکند ، هر گروه مجبور میشود امنیت خود را به دست خود بگیرد. آنها نمی توانند مردم خود را نادیده بگیرند. این امر، حق همه است.
این جنگجویان، مربوط به جامعه قومی هزاره میشود که دهها مورد آزار و شکنجه طالبان بوده و از سوی این گروه هدف قرار گرفته اند. علیپور میگوید که دولت از آنها محافظت نمیکند.
کلیپ عبدالغنی علیپور:
هزارهها همیشه عقب گذاشته شده اند. ما هرگز نمی توانیم مطمین باشیم که حقوق ما رعایت و احترام میشود.
اما در حال حاضر بسیاریها در سراسر افغانستان از گروههای مختلف قومی گرفته تا جامعه مدنی و زنان، این ترس را احساس میکنند. در زمانی که ارتش امریكا برای ترك این كشور آماده میشوند. جنگ بین نیروهای دولتی و طالبان با وجود مذاکرات فنی دو طرف در دوحه شدت گرفته است.
و مقامها در کابل، هر چه میگذرد، کمتر میتوانند امنیت واقعی غیرنظامیان را تامین کنند. نیروهای امنیتی این کشور علیپور را در سال 2018 دستگیر کردند و او را به رهبری یک باند جنگجویان جنایتکار متهم کردند ، اما اعتراضهای خشونتآمیز در پایتخت، وداشت که او آزاد شود.
حالا او به قلعه (سنگر) خود در کوهها رو آورده است. علیپور به ما اجازه نمی دهد که به جایی برویم که او معمولاً در آن پناه میگیرد. هر چه است، این که او هم توسط طالبان و هم از طرف دولت زیر تعقیب است. بنابراین او موافقت میکند که ما را در این جا در این قسمت کوهستانی فوق العاده دور افتاده و بسیار زیبا در مرکز افغانستان ملاقات کند.
این تدبیرهای امنیتی شدید اطراف او، انعکاس دهندهی این جنگ خشن است. امنیت شدید اطراف او بازتابی از این جنگ شکستگی است. همانطور که هر گروه سنگر میگیرد ، مردانی مانند او دشمنان زیادی دارند. هواداران او میگویند که آنها به مردم خدماتی را ارایه میکنند که دولت به سادگی آن را انجام نمی دهد. بدون امنیت ، مردم نمی توانند زندگی شایسته ای داشته باشند.
کلیپ حمیدالله اسدی:
زمانی بود که حتی مکتبها در این جا مجبور شدند که تعطیل شوند و مردم توانایی ادامه زندگی روزمره را نداشتند. با جنبش علیپور، مردم ما اکنون در امنیت زندگی میکنند، و میتوانند دختر و پسر ، زن و مرد به مدرسه بازگردند.
آنها علاقه داشتند که این مکتبها را به ما نشان دهند. علی پور خود ما را به گشت و گذار به این مکتبها برد.
در اینجا، در بالای این کوه برفی، منظرهای قابل توجهی وجود دارد؛ دختران و پسران کنار هم نشسته و آموزشهای حساب را فرا میگیرند. زیرا مکتبهای دولتی در زمستان تعطیل هستند.
اما واقعیت این است که نه این تصویری از آینده افغانستان است و نه هم آن چه که مردم افغانستان و جامعه جهانی در 20 سال گذشته به تصویر کشیدهاند؛ شبه نظامیان محلی که در جامعهی خود گشت میزنند و با دیگر گروههای جنگجو مبارزه میکنند.
در حالی که آمریکا آماده میشود که بر اساس توافق فبروری سال 2020 با طالبان، نیروهای خود را خارج کند، گفتوگوها بین دولت افغانستان و طالبان متوقف شده است. اگر این روند صلح شکست بخورد، خطر جدی وجود دارد که جنگ کشور را پارچه پارچه کند و گروههای کوچک بر سر در اختیار گرفتن قلمرو با هم بجنگند.
جنگ داخلی افغانستان در اوایل دهه 90 ، پس از عقب نشینی اتحاد جماهیر شوروی ، ویرانگر بود؛ گروههای جنگجویان لات (گنگ) کشور را غارت میکردند. این هرج و مرج همان چیزی بود که سرانجام منجر به ظهور و محبوبیت طالبان شد ، زیرا جوامع خواهان نظم بودند.
تمام چشم امید برای جلوگیری از تکرار تاریخ، به مذاکرات فعلی در دوحه بین دولت افغانستان و طالبان دوخته شده است. اما حتی اگر توافقی صورت گیرد، هیچ تضمینی وجود ندارد که گروههای مختلف قومی و اجتماعی در افغانستان از آن حمایت کنند. جامعه هزاره که عمدتاً از مسلمانان شیعه تشکیل شده است، به هدفی برای افراط گرایان سنی بدل شده اند.
اگر توافقی در دوحه بین دولت افغانستان و طالبان صورت گیرند،، افرادی مانند اینان که سالها از سوی طالبان مورد هدف قرار گرفته اند، که تصمیم بگیرند آیا این توافق را بپذیرند و یا خیر.
با فاصله چند ساعت از مخفیگاه (پناه گاه) علیپور، در ولایت دور افتادهی بامیان، مردم در سایهی نمادی از فرهنگ و جنگ ویرانگر کشور زندگی میکنند. مجسمههای معروف غول پیکر بودا، با قدمت 2000 ساله که از این صخرهها تراشیده شدهاند و زمانی نشانگر جوامع بودایی باستان منطقه بود، توسط طالبان در زمان حاکمیتشان منفجر شد. و آنها همچنان این جوامع را در ترس نگه داشتهاند.
حسین رضایی به عنوان راننده تاکسی در مسیر بامیان و پایتخت کابل امرار معاش میکند. این یکی از معدود مشاغلی است که در این قسمت از کشور انجام میشود. اما برای انجام این کار ، او باید از مناطق تحت کنترل طالبان گذر کند.
کلیپ حسین رضایی، راننده:
اگر آنها تصمیم بگیرند که چیزی راجع به من یا مسافرانم را دوست ندارند، اگر یک کارمند دولت با اسناد وجود داشته باشد ، ممکن است من را لت و کوب کنند.
اگر مسافری در موتر من باشد و طالبان او را بگیرد، دولت میگوید که من در این قضیه دخیل هستم. هر دو طرف، چه حکومت و چه طالبان مرا متهم میکنند. تنها کاری که من میتوانم انجام دهم این است که پیش ملا التماس کنم که لطفاً مسافران را آزاد کند، اما آنها این کار را نمیکنند. آنها به خواست ما احترام نمی گذارند.
حالا او میگوید که به دلیل علیپور و افرادش منطقه امن تر است.
کلیپ حسین رضایی راننده:
حضور علیپور برای افرادی که از این جاده استفاده میکنند، بسیار خوب است. او در حال حاضر کار خوبی انجام میدهد. قبل از آمدن او، مردم توسط طالبانی که از این منطقه بودند، بازداشت میشدند، به خاطری که کسی نبود که از آنها محافظت کند. حتی دولت هم، توجهی نمیکرد.
علی رغم گفتگوهای صلح ، واقعیتهای موجود در جنگهای ریشه دار و عقب نشینی سریع ایالات متحده، به تعداد کمی در اینجا مانند او اطمینان میدهد که نسل بعدی یک ملت صلح را به ارث خواهد برد.
کلیپ حسین رضایی راننده:
امیدوارم چنین باشد اما خوش بین نیستم. ممکن است که روزی صلح داشته باشیم، اما نه به زودی. اگر جنگ آغاز شود ، من شرکت نمی کنم.
طی 35 سال گذشته ، من هرگز به اسلحه دست نزده ام. من آدم خشونتگرایی نیستم. من فقط میخواهم تا آنجا که میتوانم زندگی معمولی داشته باشم. من فقط یک زندگی ساده میخواهم.
این احساسی است که میلیونها نفر در سراسر کشور که مسلح نیستند، دارد. کسانی که از جنگ خسته شده اند و فقط یک زندگی با وقار و آرام میخواهند.
با این حال، در زمانی که ترس رخنه مییابد، با خروج ایالات متحده، توازن قدرت برداشته میشود. مردان قوییی که بسیاریها آنها را «جنگ سالاران» میخوانند، ممکن است دوباره بخشی از این قدرت را به ارث ببرند.
کلیپ عبدالغنی علیپور:
دولت ضعیف است. آنها قادر به دفاع از مردم نیستند. آنها نمی توانند از کشور دفاع کنند. آنها نمی توانند جنگ را به پیش ببرند. وقتی خرابی باشد و سیستم خراب شود، همه در نهایت به دنبال حفاظت از خود میگردند. هیچ کسی قصد شروع یک جنگ داخلی را ندارد. همه میدانند که جنگ داخلی یک پدیدهی وحشتناک است. اما اگر مردم احساس امنیت نکنند، آنها مجبور میشوند که از خود دفاع کنند.
خروج امریکا از افغانستان، آخرین آزمایش توانایی دولت این کشور برای اداره کشور و در اختیار گرفتن قدرت مرکزی خواهد بود.
ترس برای بسیاری از افغانها این است که چنین نخواهد شد و موردهایی که میتواند کشور را تقسیم کند بر موردهایی که میتواند کشور را متحد کند، غلبه خواهد کرد و مردم دیگر چارهیی نخواهند داشت مگر این که به دنبال بقای خود باشند.