نویسنده: حمیدالله کامگار ۰۷۹۸۴۷۸۸۵۰
در شمال ناحیهی باغدشت شهر هرات، در دامن کوه و بر بلندای منظرهی سرسبز و تفریحگاه باغ ملت، بناییست قدیمی معروف به غار درویشان یا درویش مونس. در مقابل این بنا گورستانیست متروک و در عقب یک صفه یا سکوی کوچک که روی آن تعداد پنج آرامگاه با قطعات سنگی مستطیلشکل مشخص شده، قرار گرفته است. سنگهای مشابهی روی بام و در طرفین ایوان ترتیب یافته، به طوریکه بنا را پوشانده و همین امر تمایز و تشخیص بنا را از مدفنهای پیرامون آن دشوار ساخته است.
در روزگاران کهن بر دروازهی این غار که از آن به عنوان خانقاه نیز یاد شده است، پایهای خشتی کار گذاری شده و به گچ آسترکاری و بر آن تاقی بسته و از بالای تاق، مانند اتاقی به گچ و آجر پوشیده شده است. به طوریکه نیمی از غار به صورت طبیعی و نیمی دیگر آن به آجر و گچ کار شده است.
قوس ایوان دارای شانههای بسیار انحناداریست. در حال حاضر تنها یک رگچین آجر، حامل وزن نخالهها یا لاشه سنگ بالایی را نگاه میدارد. در اصل اضلاع ایوان باید تا قسمت بالا امتداد مییافته تا یک چهارچوب مستطیلشکل را تشکیل دهد.
درگاه یا راهرو کوتاهی به فضای داخلی یا محوطهی بنا منتهی میشود. دو پنجرهی باریک در بالای ایوان تنها روشنی اضافه را تأمین میکنند. سه ضلع درون بنا را سنگهای طبیعی کوه تشکیل میدهد. رگچینهای بنّایی لاشهسنگی بینظمی دیوارهای کناری را هموار میسازد. پایهای برای فیلپوشهای کم عمق بالا را فراهم میسازد.
بر بالای درگاه ورودی به بنا، کتیبهای مزیّن به کاشی معرق بر قاببندی تزیین مستطیلی به جا مانده است. نوعیت خط این کتیبه عبارت است از نستعلیق زریّنی بر زمینهی آبی تیره با مارپیچهای آبی روشنتر. مطابق نوشتهی فکری سلجوقی رباعی این کتیبه از مولانا عبدالرحمن جامی است، هر چند نمیتوان این رباعی را در دیوان کامل جامی یافت. رباعی این کتیبه چنین است:
ای داشته از سلطنت عالم ننگ
وی آمده از جفای ایام به تنگ
بیرون زده زین سرای فانی اورنگ
بر دامن کوه در برآورده ز سنگ
این کتیبه تنها مقیاس و سند معتبر برای تعیین تاریخ بنا را تأمین میسازد، طوریکه قبلاً اشاره گردید، خط این کتیبه نستعلیق است که تاریخی زودتر از اواخر سدهی نهم هجری یا پانزدهم میلادی را نشان نمیدهد. حروف این کتیبه به رنگ طلایی کهربایی سیر است. در کاشیهای معرق دورهی صفوی رنگ زرد روشنتری جانشین رنگ مزبور گردید. رویهمرفته، این عوامل نمایانگر تاریخ حدود ۱۵۰۰م است.
قسمتی از این کتیبه درهم پاشیده و تا اواخر دههی ۵۰ باقی بوده و در دورهی انقلاب به کلی نابود شد. پس از آمدن مجاهدین روی کار، کتیبهی جدیدی با کاشی که همان شعر جامی است، بر سردر غار توسط آمریت حفظ آبدات تاریخی هرات ترتیب و نصب گردید. این غار حسب هدایت محمد اسماعیلخان به تاریخ ۱۳۷۳/۱/۲۹ خورشیدی مجدداً ترمیم گردید و نوشتهای به این مضمون بر سنگ بالاسر غار ساخته و نصب گردید: این مکان پر فیض [غار درویشان] در عهد سلطنت شاهرخ میرزا فرزند امیر تیمور گورکانی به ابتکار خانم دانشمند آن گوهرشاد بیگم، برای ریاضت و عبادت مردان خدا(ج)، و تماشای شام هرات احداث گردیده که ۵۴۹ سال از تاریخ آن میگذرد.
به قول بهاءالدین بهاء تیموری به نقل از فکری سلجوقی، در کنار این کتیبه و در رواق غار، بالای سردر ورودی، کتیبهای بوده و آنجا سنگی قرار داشته که اسم و رسم و تاریخ وفات شاه موصوف نوشته بوده و هفتاد سال قبل آن را کنده و دزدیدهاند.
در طرحریزی اشکال بیرونی این خانقاه کمال دقت به کار رفته است. شکل عمدهی تزیین، گچی و به تقلید از خطوط معماری گنبدخانهی مرکزی میباشد که در اصل رنگآمیزی داشته است. طرحهای مشبک هندسی در سطوح داخلی تاقها کشیده شده و در آن طرحهای پنج خطی و مناطق انتقالی دیده میشود.
طوریکه پیشتر اشاره نمودهایم، موقعیت بنا در گورستان بر روی دامنهی تپهای، فاقد امکانات از زندگی، نام خود این محل [درویشان] و فضای کوچک داخلی آن همگی مؤید این کارکرد است. مطابق کتیبهی این بنا، غار درویشان پناهگاه کسیست که دنیا را ترک کرده است. اینکه او چه کسی بوده، چند نظریه وجود دارد.
سیفی هروی در کتاب تاریخنامهی هرات در باب خطیب جغرتان و عیاران شهر هرات مینگارد: «چنگیزخان چون به قصبهی اوبه رسید، دو هزار سوار بازگردانید و گفت: «به شهر هرات روید و از گریختگان و متواریان کسی را که بیابید به قتل برسانید.» آن سواران به هرات آمدند و دو روز در شهر مقام کردند و قُرب دو هزار آدمی دیگر را به قتل آوردند، و روز سیم مراجعت نمودند. راوی چنین گوید که در آن روزهای قتل و نهب، مولانا شرفالدین خطیب جغرتان و عیاران دیگر شهر هرات (فخر حداد، اصیل معدل، شهاب کریم، خواجه سور، رشید برجی، شمس دباج، حمزه فوشنجی، مجید عصار، عماد مالانی، محمود سابق، زینالدین خنبهای، علمشاه بریانی، امیران سربز، داوود نجیب و حسامالدین نطره)، این شانزده تن در کلّه کوه کمری را که ممر منیع و گذری صعب داشت، مفر و مقر خود ساخته بودند. بعد از آنکه در شهر هرات از مسلمانان آثار و از کافران دیّار نماند، از کلّه کوه در شهر آمدند.»
زندهیاد محمد محسن صابر هروی از این نوشته چنین نتیجه گرفته که عبارت (کلّه کوه)، همین غار درویشان است که در کمر کوه موقعیت دارد. بنابر آن مینویسد: «غار درویشان قبل از حملهی چنگیزخان آباد و مورد استفاده بوده است.»
اما زندهیاد فکری سلجوقی دو نظر متفاوت دارد. او مینویسد: اهل باغدشت عقیده دارند یکی از پادشاهان چین ترک دنیا کرده و به قصد زیارت مزارات هرات، اینجا [غار درویشان] آمده و این زاویه را جهت عبادت خود ساخته و پس از مرگ در اینجا خفته است. اینکه پادشاه چین چه کسی بوده؟ استاد فکری سلجوقی اشارهای نمیکند. در ادامه مینویسد: برخی میگویند که یکی از شهزادههای تیموری ترک دنیا کرده و این غار را جهت اقامت و عبادت او ساختهاند و من [فکری سلجوقی] تصور کرده بودم که ابوالمحسن کیچیک میرزا خواهرزادهی سلطان حسین بایقرا اینجا آسوده است که شهزاده مرتاض بوده، حج گذارده و از دنیا رفته است. دفن شدن کیچیک میرزا در گورستان غار درویشان که فکری سلجوقی به آن اشاره نموده، صحیح به نظر نمیرسد. زیرا در منابع معتبر آمده است که کیچیک میرزا در گازرگاه مدفون است.
در روزگاری که سلطان حسین بایقرا آرامگاه آبایی خود را در صحن گازرگاه آباد مینمود، گنبدی هم به آرامگاه ملحق ساخت، که در آن گنبد به سال ۸۸۹ق مطابق ۱۴۸۴م برادرزاده یا خواهرزادهاش شهزاده میرزا محمد سلطان خسروی، معروف به کیچیک میرزا یا کوچوک میرزا یا شهزاده کوچک، فرزند سلطان احمد فرزند میرزا سیداحمد فرزند میرانشاه فرزند امیر تیمور گورکان، - ۸۸۹ق، شاهزاده و شاعر تیموری، نیز دفن، و اطراف گنبد با اشعار جامی به گونهی مرغوبی تزیین یافته بود که این موضوع توسط مؤرخ معروف عصر تیموری، خواندمیر روایت شده است.
برنارد اوکین در کتاب معماری تیموری در خراسان، بنای غار درویشان را به شاگرد کیچیک میرزا نسبت داده و مینویسد: شاگرد کیچیک میرزا احتمالاً این بنا را ساخته است. احتمالاً این کتیبه [کتیبهی بالای سردر ورودی غار] به کسی اشاره دارد که از قبل مُرده است و ارجاع داخل کتیبه به بنای سنگی، در صورتی که صرفاً ضرورت شعری نباشد، احتمالاً در مورد سکونتگاه اولیه زاهد صدق میکند. پیر و پیروانش احتمالاً در پنج آرامگاه جلو ایوان دفن شدهاند.
در میان این همه نظریات در مورد غار درویشان، اوکین همچنان نظر دیگری دارد و مینویسد: شیخ زینالدین خوافی (متوفی به سال ۸۳۸ / ۱۴۳۴ - ۱۴۳۵) در اواخر زندگیاش زاویهای در گوشهی کوه گذره ساخت، بلوکیکه شامل سلسلهی تپههایی به سمت جنوب زیارتگاه بود. زاویه نام درویشآباد داشت و آن طور که مطلع شدهایم، شیخ زینالدین مکرراً (چهل) را به نمایش گذاشت که این عدد بدون شک به عزلت گزینی چهل روزه اشاره دارد. این بنا بسیار شبیه به غار درویشان بوده است. ولی تاریخ بنای غار درویشان مشابه تاریخ پیر بکران است. بنای پیر بکران سکونتگاه مقدّماتی پیر جزوی از زیارتگاهی شد که بنای آن پس از فوت وی به پایان رسید.
با تمام تصویرآرایی از بنای غار درویشان شهر هرات، باید اظهار داشت که در حال حاضر این بنا در حال ویرانی و تبدیل به سکونت
گاهی برای معتادان گردیده، تنها کتیبهی به جا ماندهی آن که همان کتیبهی سردر ورودی با رباعی از مولانا عبدالرحمن جامیست، قسمتی از آن شکسته و تخریب گردیده و فرهنگ ستیزان بر روی خشتکاریهای داخلی و بیرونی بنا یادگاریها و نوشتههای نامرتبت به این بنا را نوشتهاند. قسمتی از سقف بنا سوراخ گردیده و به احتمال قوی در اثر برف و باران این بنا مانند سایر بناهای تاریخی هرات فروریزد.
منابع پژوهش:
۱. اوکین، برنارد، معماری تیموری در خراسان، ترجمهی علی آخشینی، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۸۶ خورشیدی، ص ۶۱۰.
۲. بهاء، بهاءالدین تیموری، هرات باستان و بناهای تاریخی، هرات: اسلمی، ۱۳۷۹ خورشیدی، ص ۸۰.
۳. خواندمیر، غیاثالدین بن همامالدین الحسینی، تاریخ حبیبالسیر فی اخبار افراد بشر، مقدمه جلالالدین همایی، زیر نظر محمد دبیر سیاقی، ج چهارم، تهران: خیام، ۱۳۳۳ خورشیدی، ص ۱۷۴.
۴. سیفی هروی، سیف بن محمد، تاریخنامهی هرات، تصحیح غلامرضا طباطبایی مجد، تهران: اساطیر، ۱۳۸۳ خورشیدی، ص ۱۲۰.
۵. صابر هروی، محمد محسن، آیینهی هرات، هرات: آرتاکوانا، ۱۴۰۰ خورشیدی، ص ۴۶.
۶. گلمبیک، لیزا، ویلبر، دونالد، معماری تیموری در ایران و توران، ترجمه کرامت افسر و محمد یوسف کیانی، بخش دوم، ص ۴۴۵.
۷. مجتبوی، سید حسین، هرات در عهد تیموریان، مشهد: مرندیز، ۱۳۸۹ خورشیدی، ص ۲۰۳.
۸. واعظ هروی، امیر سیدعبداللهالحسینی، رسالهی مزارات هرات، به تصحیح و حواشی و تعلیقات فکری سلجوقی، هرات: محمدی، ۱۳۸۶ خورشیدی، ص ۳۳۳.
ممنونم که مطالعه نمودهاید، از دوست خوبم همایون احمدی بابت همراهی این سفر سپاسگزارم.