جاوید کوهستانی
طالبان از متن اقوام و اکثریت پشتون ها بر خاسته اند؛ زادگاه و برخاستگاه دارند؛ رهبران سیاسی پشتون و حتی نخبه گان غرب نشین از آن ها حمایت میکنند. با نادیده گرفتن، بی قوم خواندن و هم مانند آن، نه خود را فریب دهیم، نی مردم را.
چند سال قبل در پایان دور اول کرزی بحثی داشتیم در گفتمان طلوع. دوست ما عصمت قانع گفتند طالبان افغان و پشتون نیستند، پنجابی اند؛ من هر فرد رهبری طالبان را با نام شان برشمردم که فلان عضو رهبری از فلان قوم و ولسوالی و ولایت؛ بعد در جواب گرداننده طلوع جناب قانع با اشک و بغض در گلو گفت بلی چنین است؛ طالبان باشنده گان همین سر زمین اند؛ همان گونه که مجاهدین به حمایت غرب برای بر اندازی و اشغال شوروی جنگیدند و تا امروز به آن جهاد مفتخر اند.
امروز متاسفانه با همان ادبیات جهادگرایانه به حمایت روسیه ایران، پاکستان ، چین و سایر کشور ها در برابر امریکا جنگیدند و آن را شکست دادند و آن را جهاد خواندند و بیشتر از دوران مجاهدین، هزار ها تن را انتحار ( استشهادی ) کردند و بر عکس شکست روس ها و توافقات ژنیوا توافقات دوحه را خود با امریکا امضا کردند.
به باور من راه حل این نیست که خود را گول بزنیم و به دلخوشی ارگ سخن بگویم . مهم این است که طالب را به حیث واقعیت هر چند تلخ اما تاثیر گذار در معادلات کلان دقیق بشناسیم ، طالب بر خاستگاه قومی و ایدیالوژیک تند روانه جهادی دارد. با تعاملات سیاسی جدید و سود بردن از تضاد های جهانی و منافع دولت ها و قدرت ها تا اینجا آمده است و در صورت تشخیص و شناخت می توانید با آن به حیث یک جریان یا به گفتگو بنشینید یا دقیقاً مصاف دهید و از خود و ارزش های که می پندارید مورد تهاجم است، دفاع کنید ، شاید در صورت به نتیجه رسیدن و حل منازعه روی میز خطر حضور طالبان به مراتب کمتر از اشرف غنی و همکاران اش باشد؛ چون غنی هیچ باوری جز دیدگاه فاشیستی برتری جویانه و اقدامات علیه اقوام دیگر ندارد و تجارب روی دست ماست اما طالب حداقل باور دینی دارد که بار برتری قومی اش را به درجه دوم می رساند.