نوشتۀ استاد حمید مهرورز
همه سر بسر تن بهکشتن دهیم
به آید که میهن بهدشمن دهیم
شاهنامه
میهن ما در برابر حملهی مرگبار قدرتهای قرارگرفته است که میخواهند در افغانستان کسانی را حاکم کنند که ویژهگیهای زیر را داشته باشند. من شماری از این ویژگیها را بهگونهی شتابزده اینجا میآورم، شما نیز اگر خواستید بر آن بیفزایید:
* کسانی که عقل و بلوغ فکری لازم برای فهم منافع کشور و مردم شان را نداشته باشند.
* از سیاست و دنیای مدرن بیخبر باشند تا آنان بهجای اینان در جامعهی جهانی نمایندگی کنند و امتیازاتش را نیز بدست آورند.
* در روزهای مبادا سربازان خدا (جندالله) باشند و در هر ملکی بجنگند که مُلکِ خدای شان بپندارند، سربازان اجیر و مزدور و بینهایت ارزان و بیفکر.
* چیزی از حکومتداری خوب و ارایهی خدمات ندانند تا همواره مردم و میهن شان را ضعیف نگهدارند؛ و خودشان نیز همواره دستنگر و محتاج حامیان شان باشند.
* خودِشان و فکرشان به سدههای میانه مربوط باشد، ولی در سدهی ۲۱ بالای میهن جوانانی حکومت کنند که میخواهند از همه مزایای مادی و معنوی زندگی امروز بهرهمند باشند.
* قدرت و حکومت را از آن خدا بدانند و بهنام خدا روزی را برسرِ میهن خویش بیاورند که مردم از اسلام آنان به کفر پناه ببرند؛ و از “جمهوری اسلامی کافرپرور” آنان بیزاری جویند.
* مردمسالاری را غربگرایی و کفرآمیز بدانند و خودشان دینسالاریی پدیدآورند که وظیفهاش ویرانکردن دنیای مردم و به زور بردنِ مردم به بهشت (آن دنیا) باشد. دیکتاتوری ملاتاریایی پدیدآورند که هر ملای آن چهارتا زن داشته و مدیریت منابع کشور و تغذیه و سلامتی مردم را نه مسؤلیت حکومت که کار خدا بداند.
* بهگونهی مثال: راه حل مدیریت منابع آبی و کمبود آب را نماز استسقا بشمارد. چنانکه در ۵ سال حکومتِ طالبان، تنها راه حل مشکل کمبود آبوباران نماز استسقا پنداشته میشد. آنان در حد یک دهقان عادی نیز نمیتوانستند به راه حلِ دیگری بیندیشند.
* علم را حفظ ماشینگونهی روایتهای غالبن ضد درایت بدانند و حکومتِ عالمانی از این دست را حکومت الهی بشمارند. تعفن و خشونتِ پندار و گفتار و کردار خود را به دین و الله و رسول او پیوند زنند تا هر غلطی که میکنند کسی را یارای مخالفتی نباشد. چرا که هر مخالفتی در اینصورت، مخالفت با خدا و رسول و شریعت او پنداشته میشود؛ و سزای مخالفت با اینها ناگفته پیداست.
* در چنین حکومتی همه چیز برباد خواهدرفت، و از میهن بار دیگر ویرانهیی پدیدخواهدآمد که در آن زاغها و جغدهایی که بهجای بال ریشها و موهای درازی دارند حکمفرمایی میکنند.
* آیا مردم خواهند گذاشت که این خواب دشمنان آرامی، خوشبختی و عزت شان به حقیقت مبدل شود یا اینکه نخواهند گذاشت میهن به دست دشمنان میهن و گیتی بیفتد؟ پاسخ به این پرسش در روزها، هفتهها و ماههای آینده داده خواهد شد.
* “نمانیـم کیـن بوم ویــران کنند”، فردوسی.