لطیف پدرام
پنج- شش نفر اعلامیهای نوشتهاند که در صفحات مجازی منتشر شد، افشای نامهای شان بماند برای بعد.
محتوا و جان این اعلامیه دفاع از رژیم منفور و سرنگونشدهی غنی بود؛دفاع از رژیم خاینی که دودسته افغانستان/خراسان و دستآوردهای نیمبند بیست سال پسین را به حرکت تالبان تسلیم داد؛رژیمی که به نام عقبنشینی تاکتیکی و نوشیدن اطلاعات و رمز خطباریک!! بیش از ۲۰۵ ولسوالی را در کمتر از یک هفته،با تمام امکانات و تسلیحات آن در اختیار تالبان قرار داد آنها را تا دندان مسلح کرد.
این اعلامیه مربوط به چند عنصر فاسد و خاین رژیم فاشیستی غنی بود، که بیشرمانه هنوز هم ادعای مشروعیت دارند و هیچ گناهی و جنایتی عرق شرم و ننگ بر پیشانی تسلیمی شان جاری نمیکند. این گروه کثیف هنوز در فکر آن اند که رژیم شکست خوردهی غنی و تیم گناهکار او را و بازماندهگان گندیدهاش را در عالم خیال هم که شده است،در ذهن مردم حقنه کنند.
آشکارا میگویم نبرد علیه تالبان،مخالفت با تالبان هرگز به معنای حمایت از بقایای رژیم سرنگونشدهی غنی نیست؛نویسندهگان این شرمنامه که بوی گند و کثافت و خیانت و "افسوس"قدرت از دست رفته از آن بر میخیزد باید بدانند که فقط و فقط در دادگاههای مردم،در دادگاههای عدالت نامهای کثیف شان برای تعیین کیفر و جزا گرفته خواهد شد ولاغیر.
در این اعلامیه متاسفانه یکجایی نام جبههی مقاومت مطرح شده بود،البته تحت رهبری همان بقایای رژیم جمهوری غنی؛یعنی اگر مقاومتی هم است باید تحت رهبری بقایای شرفباختهی همین جمهوری سرنگون شدهی غنی باشد.این اعلامیه به طور شیطنتآمیزی اعتبار و آبروی جبهه مقاومت را هدف قرار داده است. اما ما میدانیم مقاومت در کنار عوامل اشرفغنی احمدزی و تحت رهبری نوکران و شرکای آن خاین فراری چیزی جز زانو زدن در برابر آن رژیم تبهکار و سران بیلیاقت آن نیست.اگر هوشی در مقاومت وجود داشته باشد قندی آمیخته با زهری پوشانده شده در این اعلامیه را میشناسد و تشخیص میدهد.فاش میگویم که آن جمهوری با محتوای یک سلطان علیل خودکامه و چندتا دزد روانی چراغ به دست پشیزی برای مردم افغانستان ارزش ندارد. باز تاکید میکنم نفرت از تالبان هرگز به معنای همبستگی با فراریهای جمهوری قلابی غنی نیست. خاطر خائنین جمع باشد.
به هر رنگی که خواهی جامه میپوش
من از طرز خرامت میشناسم.
لطیفپدرام