شیرین یوسفی / سایت رخشانه
نو عروسی تمام اسباب خانهاش را به حراج گذاشته تا بیکاری چهل روزه همسرش جبران شود.
راحله که چهار ماه از ازدواجاش میگذرد، همسرش کارمند یکی از نهادهای شخصی در کابل بود که با سقوط کابل کارش را از دست داد. او که تمام ذخیره مالیاش ته کشیده، راهی جز فروش وسایل خانه ندید تا باشد که با فروش زیورات و اسبابخانه به یکی از کشورهای همسایه مهاجرت کنند.
بازار فروش وسایل خانه این روزها در بازارهای کابل گرمتر از هر بازار دیگر است. زمانی که در طول خیابان قدم میزنم در هر متری وسایل خانه حراج شده است؛ اما این بازار پس از سقوط کابل به دست طالبان گرم شده است.
فقر، بیکاری و مهاجرت از عمدهترین دلیلهای گرمی حراج وسایل خانه است. شمار از خانواده وسایل خانهی شان در حد رفع ضرورتها روزمرهی شان نگهمیدارد و دیگر وسایل شان را که روزی از آنها برای زرقوبرق در مهمانیها و عیدین استفاده میکردند، این روزها از روری مجبوریت و برای لقمهنانی در کنارههای خیابان با بهای اندک به حراج گذاشتند.
کسانی هم هستند که وضعیت زندگی را در اینجا برای خودشان تنگ یافته است و ادامه زندگی را در افغانستان در پردهی از ابهام میبینند. به همین دلیل همهی وسایل خانهی شان را حراج میکنند که با پول آن راهی کشور دیگری شود و شاید در آنجا فرصتی برای زندگی بهتر بیابند.
در طی دهههای گذشته که زنان همیشه قربانی اصلی جنگها بوده و در این میان حتا هستیشان را از دست دادهاند. در طی بیست سال گذشته زنان با مبارزههای بیوقفهی شان آنچه را که به دست آورده بودند نیز از دست دادهاند.
با وجودی که طالبان پسا از تصرف کابل عفو عمومی اعلان کردند و گفتند زنان میتواند به وظیفههای شان برگردد؛ اما با گذشت چهل روز از حاکمیت طالبان فقط به زنان در بخش طبابت اجازهی کار داده شد و دختراندانشآموز فقط تا صنف ششم اجازهی ورد به مکتبها داده شد.
در میان وضع محدودیتها بار سنگین بر دوش زنان نانآور گذاشته شده است، چون آنان دیگر اجازهی کار بیرون از منزل را ندارد به همین دلیل شمار از زنان دست به حراج وسایل خانه و حتا زیورات شان زده است.
راحله، باشنده کابل را زمانی ملاقات میکنم که با شماری از زنان در حیات خانهاش بر سر قیمت لوازم خانهاش چانه میزند تا بتواند به قیمت مناسبتر اجناس خانهاش را بفروشد.
چهارماه از ازدواج راحله میگذرد. او یک ماه پس از ازدواج، از خانواده شوهراش جدا شده و زندگی مستقیل را با شوهراش آغاز میکند. راحله که دانشجوی سال سوم دانشکدهی اقتصاد در یکی از دانشگاههای خصوصی کابل است، میگوید: «بعد از آمدن طالبان دیگر انگیزی برای ادامه تحصیل ندارم.» شوهراش پیش از آمدن طالبان کارمند یکی از دفترهای خصوصی بود پس ازسقوط کابل؛ شوهراش نیز بیکار شده.