مسعود صمدی
امروز در یکی از انجمن های پرتگالی، یکی از زنان افغانستان(ظریفه غفاری) به نمایندگی از بانوان افغانستان حرف می زد، وقتی قصه رنجهای افغانستان را می نمود، میخندید. این چیز در غرب معمول نیست که کسی از رنج، خشونت، قتل، ستم مردم خود حکایت کند و بخندد. مگر اینکه خود خلاف مردم خویش باشد و از رنج مردم اش لذت ببرد، و یا هم اینکه دچار تکلیف عصبی باشد.
در حرف های ایشان یک بار هم تذکری از قتل عام در پنجشیر نرفت، از کوچ اجباری دایکندی نرفت. تمام حرف او دخالت کشور و جواسیس پاکستان در افغانستان بود. در ضمن به گونه ای گفت که طالبان افغانستان بد نیستند و ما با آنها میتوانیم کنار بیاییم و گفتگو کنیم، ولی طالبان پاکستان بد هستند. عجیب و غریب بود. اما نه چندان که اگر شناختی داشته باشید از رفتار مردم افغانستان با در نظر داشت هویتهای قومی و قبیلوی خیلیها.
در ضمن گفت، من قرار است که "ریو د جنیروی" برازیل بروم در حالیکه مرکز برازیل "برازیلیه" است و همچنان در مقابل کامره چندین بار رو به روی ژورنالیست اظهار داشت که فقط دو فرانک سویسی دارد و با آن تمام جهان را میگردد، که به من جالب بود. البته آن انجمن محلی برای او صندق اعانه هم ساخته و از مردم خواست که به او کمک نمایند، که هدف آن را همکاری برای ظریفه غفاری عنوان کرد در حالیکه او پناهنده ای کشور آلمان میباشد.
وقتی پرسیدند که طالبان با استفاده از دین محدودیت ها را بر زنان روا میدارند چه حرفی دارد؟
در پاسخ گفت من عاشق دین خود هستم، اسلام حقوق بشری را رعایت کرده و حتا بیشتر از مردان برای زنان حق قائل است. جالب تر از همه این بود که گفت در اسلام حقوق زن و مرد برابر است و در عین حال ادعا کرد که دانش آن را بنابر مطالعات شخصی دارد که برای طالبان و جهان ثابت کند که حقوق اسلامی زن بالاتر از مرد، و عین جقوق بشر است. در ضمن عشق به اسلام، خود را فعال حقوق بشر و حقوق زن نیز خواند و بسیاریها به او در آخر کار کف بزدند.
قابل تذکر است که وقتی در مورد سن و سال او پرسیدند، گفت دو سال از سالی که دارد کوچکتر است. یعتی او 29 ساله نه، بلکه 27 ساله است. این دگه برای تان عجیب نباشد.
پن: البته اینکه خودش حرف های خودش را با ضد و نقیص گفتن ابطال میکرد، لازم به تذکر نیست. چون همه میدانند.