اشاره: رژیم ایران از نام شاملو در پیشبرد اهداف امنیتی - فرهنگی برون مرزی استفاده می کند. سنگ قبر شاملو را شبانه می شکنند؛ اما به نامش عملیات فرهنگی برون مرزی راه می اندازند. اما من با لحن این نوشتار موافق نیستم. شاعران ما، همه گران ارج، پویا و فرهیخته اند. هدف از نشر، گرداندن نوک پرگار براهداف امنیتی ایران است.
محمد احمدی
وقتی عمران راتب زنده بود، مجب مهرداد خواب نمیرفت. میلرزید که مبادا زیر تیغ نقد راتب قرار گیرد. سهراب سروش را با چاقو تهدید کرده بود که دیگر چرند نامههایش را نقد نکند. مهرداد پس از در گذشت راتب نفس راحت کشید. در فیسبوک بدون ترس و لرز مینوشت. بدون هراس به محافل ادبی اشتراک میکرد. شعر میخواند. کم کم دردانه رایزنی فرهنگی ایران در کابل شد. اکنون کار به جایی رسیده که به عنوان برگزیده اول هفتمین دوره جایزه شعر احمد شاملو معرفی میشود.«تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل».
امنیتی و استخباراتی شدن حوزه فرهنگ ویرانگر است. موریانۀ بر قامت بلند شعر و هنر. در این کار جمهوری اسلامی ایران یدِ طولا دارد. خصوصا در افغانستان از کاه کوه میسازد و از کوه کاه. مثلا سید رضا محمدی را هشتمین شاعر جهان معرفی میکند. در حالی که او پشت دروازهی شورای امنیت و امنیت ملی حکومت پیشین سرگرادن بود. هشتمین شاعر جهان با محب و فضلی هم کاسه نمیشود.
شک نکنید. فردا استخبارات ولایت فقیه نجیب بارور را برگزیده مقام نخست جایزه شعر فردوسی معرفی خواهد کرد. او با سرودن چند مصرع چرند و پرند، یک کجکلاه را رستم داستان معرفی میکند و پنجشیر را مازندران. و در آخر شعرش همه را به پای ایران مصادره میکند.
جمهوری اسلامی با این کار چند هدف را دارد:
1.برنامههای جاسوسی و استخباراتی و تبلیغاتی شان را توسط این مهرههای پوشالی فرهنگی به پیش میبرند. تا بر همه چیز مسلط شوند. از تمام مسایل باخبر باشند.
2. ولایت فقیه با قهرمان سازیهای کاذب در حوزه فرهنگی افغانستان، هژمونی فرهنگی شان را دنبال میکنند. با دادن جایزه شعر شاملو به یک نوچه شاعر افغانی، میخواهند نشان بدهند که در شعر سپید یا شعر نو تنها شاملو یکهتاز میدان است. این شاهکار ایرانیها در حوزه زبان فارسی است. با این کار به روی آثار کسانی چون استاد واصف باختری، بارق شفیعی، سلیمان لایق و...خاک میزنند. تا اینها کم کم به فراموشی سپرده شوند.
3. همه میدانند که ایرانیها با حمایت طالبان در سقوط حکومت افغانستان دست داشت، اما حالا با قهرمانسازی از مهرداد و بارور میخواهد شعر و فرهنگ ما را به خاک یکسان کند.
حقیقت اما این است: از شعرای کلاسیک ما در شعر فارسی مانند انوری، سنایی، سیستانی و...که بگذریم در شعر جدید نیز افغانستان از ایران پیش قدم است. استاد قنبر علی تابش در مقالهای در بی بی سی نوشت بود که شعر شعرای چپ افغانستان مانند بارق شفیعی و سلیمان لایق به مراتب پختهتر از شعر شعرای چپ ایران است. شاملو هم چپ بود. حالا جایزه باید به نام چه کسی داده شود؟ احمد شاملو یا سلیمان لایق؟
حالا به اینکه جایزه حکومت ولایت فقیه را به نام شاملو بگیریم باید شعر شاملو و لایق را مقایسه کنیم که کدام یکی شعر پختهتر و زیباتر سروده است. کدام یکی دردها و زخمهای ما را سروده است.