۱- مذاکرات مخفی و علنی تالبان با امریکاییها بر سر پنج پایگاه نظامی امریکا در افغانستان و کنترول حریم هوایی افغانستان توسط امریکا است. اگر تالبان این دوخواست امریکا را قبول کند( که میکند) روابط امریکا و تالبان عادی میشود. تالبان از ترس عناصر ضد امریکایی و ضد اشغال در صفوف خود، ظاهرن از پذیرش این دو خواست اجتناب میکند اما با گذشت زمان مقدمات این پذیرش فراهم خواهد شد. عناصر ضد امریکایی یا کشته، یا منزوی و تضعیف، یا از صف بیرون و یا هم مجاب به پذیرش میشوند. همکاری استخباراتی بین امریکا و تالبان در این زمینه جریان دارد. کمیسیون تصفیه صفوف در اجرای این ماموریت نقش کلیدی دارد. اینکه عباس استانکزی با اطمینان از عادی شدن روابط با امریکا سخن میگوید و لفظ انشاالله را به کار میبرد، تصادفی نیست. او طوری وانمود میکند که عادی شدن رابطه با امریکا یک کار خیر است و عناصر مخالف باید این نکته را درک کنند. استانکزی مرموزترین و شیادترین چهره در رهبری تالبان است که طراح همکاری های مشترک بین امریکا و تالبان همو است. او در معاونیت وزارت خارجه روی تقویت روابط با امریکا سخت کار دارد. در ابتدای کار یک مقدار وی منزوی شد اما با افزایش فشار اقتصادی امریکا دوباره به صحنه امد و با تاثیر کلام قدرتمند، بر لزوم بهبود روابط با امریکا تاکید کرد.
۲- پولهای افغانستان که امریکا مسدود کرده، به ضرر تالبان نه بلکه یک اقدام سنجیده شده به نفع تالبان است. اگر این پولها در اختیار تالبان میبود، تا حالا حیف و میل میشد و پشتوانه مالی تالبان از بین میرفت. امریکاییها منتظرند که نظام تالبان مستقرتر شود و ظرفیت استفاده بهینه از پولها را پیدا کند. در واقع مسدود شدن پولها یک اقدام برنامهریزی شده و تصمیم مشترک بین حلقه اصلی تصمیمگیری تالبان و امریکاییها بوده است. این کار سه هدف را دنبال میکند.۱- از حیف و میل جلوگیری میکند و اعتبار مالی تالبان را حفظ میکند.۲- بهانه ادامه گفتوگو بین امریکا و تالب که روی موضوعات مخفی انجام میشود، فراهم میشود.۳- افراد و حلقاتی میان تالبان که مخالف روابط امریکا و تالبان اند و دید صرفن جهادی و اعتقادی به مسایل دارند، مجاب میشوند که رابطه داشتن با امریکا به خیر امارت است.
۳- مذاکرات طالب و امریکا در باره داعش به این موضوع تمرکز ندارد که چگونه با داعش مبارزه شود. بلکه هدف این است که تالبان با داعش چگونه همکاری کنند. امریکا از تالبان میخواهد که زمینه حضور ریزرفی و اختفای داعش را فراهم سازد. این یک ضمانت اجرایی برای عمل کردن تالبان به تعهداتش در قبال امریکا است. هرگاه تالبان بخواهد از اجرای توافقات با امریکا سرباز بزند، داعش علیه تالب استفاده خواهد شد. امریکا همانگونه که در فکر حفظ سلطه هوایی در افغانستان است، از داعش نیز همچون نیروی زمینی پیاده نظام به شکل نیابتی استفاده میکند. داعش مثل چشم و گوش امریکا در افغانستان فعال میماند. تالب چارهای جز توافق با امریکا ندارد. بلکه امریکا و تالبان در حال اجرایی کردن طرحهای مشترکی هستند که در ضمایم پنهان توافقنامه دوحه ریخته شده است.