غفور سعیدی
یک زمانی مجاهدین بویژه گلبدینی ها در مناطق تحت کنترول شان بویژه در کمپ های چون شمشتو و ناصر باغ پشاور، بخاطر نداشتن ریش، کلاه (ولو چرکین و بوی ناک)، پیراهن وتنبان و نداشتن چادری و نقاب، زن و مرد را تهدید و لت و کوب می کردند و این مسایل را اعمال کفری دانسته و یکی از اسباب جهاد علیه رژیم وقت می گفتند. ولی بعد از فروپاشی رژیم خلق و پرچم و رسیدن به قدرت، بیشتری ازین جنابان شروع کردند به چپه تراشیدن ریش، پوشیدن پتلون، دور انداختن کلاه، و روی لچی زنان. خلاصه همه چیز حلال شد و خیر و خلاص.
حال طالبان هم، ۲۰ سال تمام به جنگ ، ترور و وحشت ادامه دادند نه تنها که خواهان خروج خارجی ها از افغانستان بودند بلکه داشتن رابطه با اینها راکفر می دانستند، سفارت خانه های آنها را لانه های شرک و شیطانی می گفتند و هر کسی که با اینها تماس می داشت واجب القنل می دانستند و بخاطر بیرون کردن آنها از افغانستان روزانه اولاد های مردم را زیر نام اینکه بی پاسپورت و ویزه به جنت خواهند رفت به جهنم فرستادند. ولی حالا که به قدرت رسیدند، شب و روز به محضر خدای شان، دعا و تضرع می کنند که الهی کافران، مشرکان، مردتان را دوباره به ملک ما هدایت کن که بدون آنها ما هیچ چیزی نیستیم.
نتیجه فریب کاری، کجروی و انحراف مجاهدین را دیدیم که ذلت مطلق بود، حال دور طالب است، دیر یا زود خواهیم دید که طالبان نیز به سرنوشت مجاهدین دچار خواهند شد.