افغانستانی را آشغال میگویند اما سرمایههایش را میدزدند.
نوشتهی محمدعثمان نجیب
هوشیار شوید ملتِ با خوابِ گرانِ بیتفاوتیهای ارزشی.
پسا فرارِ شاه دزدِ کلان وسپردن کلید افغانستان توسط او به پاکستان و پشتونِ خیبری پردهها از چهرهها افتاده میروند تا ما ملت به خود آییم و بدانیم که کی هستیم و چی هستیم و چرا در زادگاه و زادبومِ خودِ ما یک اشغالگر بالای ما حکمرانی دارد؟
هنوز پنجماه از نارامیهای سرزمینِ ما به خاطرِ اشغال آن توسط ایادی بیگانه و استقرارِ حاکمیت دستنشاندهی طالبانی جهانی و انگلیسی و آمریکایی توسط پاکستان نهگذشته که رژیمِ آخوندی و مسلمان نمای ایران زیرِ پوشش ملاقاتهای سیاسی زمینهی اولین فصلبرداری و ثمرهی پرورش طالب را چشید و پسا پاکستان بارِ دیگر برای بلعیدنِ سرمایههای ملی مردمِ ما دهن باز کرد. سه ده روزِ کامل از سفرِ متقی به ایران نه گذشته که همه روایتها برای ارتباط داشتنِ پرچمـ غلامی آمریکا توسط طالبان ثبوت شد. متقی با برگشتِ سفرِ تهران از آمادهگی اجرای برنامهی بردهگی و مزدوری خود و رهبرانِ خود و بلندترینهای خود به رژیمِ ترورریست و ترور پرورِ شیعهی ایران اطمینان داده و به ملت هم آگاهی داد که چنین کرده و چنان.
متقی هیچ کاری به نفعِ مردم و کشور توسطِ بادارانِ ایرانی خود که در تلاطم جنگ با عربستان و آمریکا و اسرائیل و عراق و اکثریتِ جهان است انجام نه داده. بل مانند اسلافِ خود به واگذاری علنی بخشی از سرمایههای ملت در بدلِ قبولِ ایران برای ادامهی مزدوری و غلامی طالب، سیاست غبن و دزدی داراییهای ملی از جمله آغازِ مجددِ برنامهی روندِ آبرسانی به ایران از بندِ کمالخان را عملی کرد و ایران دزدانه و بیحساب از آن استفاده میکند و سود میجوید. به این ترتیب با آغازِ روند آب دادن به ایران بار دیگر ایران در ردیفِ دومِ دردی داراییهای ملی ما قرار گرفت و دسلاف دوم را توسط نوکرانِ خود کرد. نوکرانی که گاهی زیر چترِ غربنما و زمانی هم زیرِ نام طالب در رسیدن به قدرت نه حدِ ملی و زبانی را میشناسند و نه هم اصول مذهبی را. خیانت بخشی از حیات و فطرتِ پشتونِ اقتدارگرا است و دیدیم که چی شد. آخوندهای لعنتی ایران هم مثل انگلیس و یهود و نصارا مردمِ ما را آشغال میگویند و حتا به حیثیت انسانی آنها احترام نهمیگذارند اما سرمایههای شان را توسطِ دزدان قبیله و شیفتهگانِ قدرتِ مطلقهی پشتونیسمِ اقتدارگرای سیاسی نادان میدزدند.
اینجاست که بحثِ مقاومتِ ملی برای تجزیهی بنیادی و حتمی قبل از همه مطرح و داغ میشود تا ما صاحبانِ سرمایههایملی و اراضی و داشتههای معنوی و مادی خود شویم. هوشیار شوید ملتِ با خوابِ گرانِ بیتفاوتیهای ارزشی.