جستجوی این وبلاگ
۱۴۰۱ اردیبهشت ۱۰, شنبه
۱۴۰۱ اردیبهشت ۹, جمعه
۱۴۰۱ اردیبهشت ۸, پنجشنبه
۱۴۰۱ اردیبهشت ۶, سهشنبه
۱۴۰۱ اردیبهشت ۵, دوشنبه
۱۴۰۱ اردیبهشت ۴, یکشنبه
خبرگزاری تسنیمِ ایران دروغ میگوید
متوجه باشید.
نوشتهی محمدعثمان نجیب
دوستم وطنفروش و تروریست نیست.
حذف فزیکی هزاره ها و شیعیان در افغانستان
نوشته ی: اسماعیل فروغی
حملات پیهم وزنجیره ای برمساجد، مکاتب ومحلات اقامت هزاره ها وشیعیان که از زمان جمهوریت سه نفره ی غنی شدت گرفته بود، قبل ازهمه به هدف تصفیه ی قومی و حذف فزیکی هزاره ها ازمناطق مختلف کشوروبصورت کل ازافغانستان توسط طالبان براه افتاده است . آنان اززمان تسلط غنی برقدرت، همگام با تمامیتخواهان جمهوری سه نفره ی غنی، با حملات انتحاری هولناک ، ترس دردرون دل هزاره ها وشیعیان کاشته ، مردم مظلوم هزاره و شیعه را مطیع و منقاد خود نموده واکثریت جوانان شان را مهاجر و دربه درکردند .
ارچند این سیاست شامل اقوام اوزبیک ، ترکمن و تاجیک هم می شود ؛ اما درگام نخست این هزاره ها و شیعیان استند که باید به هروسیله ی ممکن ازمناطق ومحلات شان کوچ داده شده ویا کم ازکم ازروند سیاستهای تاثیرگذارجامعه وکشوردورنگهداشته شوند. اساساًطالبان هم ازنظر مذهبی وهم ازنگاه تباری وفرقه گرایی ،باهزاره ها وشیعیان دشمنی دیرینه داشته و براساس تفکر خاص طالبانی شان ، کشتن و شکنجه دادن هزاره و شیعه را به عنوان " رافضی ها " ، جهاد می پندارند.
طوری که معلوم است شیعه ستیزی ونسل کشی هزاره ها درافغانستان ازگذشته های دور( اززمان امیرعبدالرحمان خان ) بشدت وجودداشته و درزمان حکومتداری کرزی و غنی گسترده تر گردیده و تاامروز بشدت ادامه یافته است .
باید بدانیم ، با آنکه مردمان پنجشیر، اندراب ، بدخشان ، فاریاب ، جوزجان ، تخار ، پروان ، کاپیسا و برخی دیگرازولایات شمالی ومرکزی هم شامل برنامه ی کوچ اجباری و تصفیه های قومی طالبان استند ؛ اما گروه تروریستی طالبان به دستورپاکستانیان ، کوچ دادن اجباری هزاره ها را درسرلوحه ی اقدامات شان قرارداده اند . طالبان میخواهند باانفجارات هولناک درمناطق هزاره نشین وبا مشتعل کردن آتش جنگها و ناامنی های تصنعی دوامداردرمناطق مرکزی و ولایات سمت شمال ، وحشت وترس دایمی میان مردم خلق نموده، سبب مهاجرتهای کتله ای جوانان - بخصوص جوانان شیعه وهزاره به خارج کشورگردند.
علاوه براین ، مجبورشدن بسیاری خانواده ها برای فروش املاک وخانه هایشان و موج شدیدخرید خانه ها واملاک توسط وزیرستانی های اینسو وآنسوی مرزنشان میدهد که سیاست کوچ دادن اجباری مردمان بومی افغانستان به اشکال مختلف و به شدت ادامه خواهدیافت.
صف بستن هزاران جوان هزاره ، تاجیک و اوزبیک برای اخذ پاسپورت هم به وضاحت گواه دیگراین حقیقت است که طالبان قصد دارند هرچه زودترجغرافیای افغانستان را ازمردمان بومی آن تخلیه نمایند.
اما اینکه آیا طالبان و پاکستانیان متجاوزمی توانند این نقشه ی شوم شان راعملی سازند ، شک و گمان های زیادی وجود دارد.
دلایل زیادی موجوداست که درگام نخست کشورهای ایران ، روسیه ، هندوستان و چین منحیث بازیگران قدرتمند منطقه ای ، موانع بزرگی دربرابراین نقشه ی خطرناک نظامیان پاکستان و حامیان امریکایی - انگلیسی شان ایجاد خواهند نمود . و گذشته ازآن ، این تحرکات خطرناک طالبان بالاخره خشم سایرگروههای قومی افغانستان را برانگیخته ، سبب تقابل اقوام وخیزشهای خودجوش مردمی درسراسرکشور- بخصوص سمت شمال و نقاط مرکزی افغانستان خواهد شد - خیزش های قوی ای که کاخ لرزان امارت طالبان را به لرزه در خواهد آورد . .
۱۴۰۱ اردیبهشت ۳, شنبه
۱۴۰۱ اردیبهشت ۲, جمعه
۱۴۰۱ اردیبهشت ۱, پنجشنبه
بسیج ملی یا تجزیهی اجباری دو گزینهی نهایی درافغانستان!
محمدعثمان نجیب
با عرض تسلیت به همه خانهوادههای ماتمدارِ افغانستان در سراسر کشور.
برای عبور از منجلابِ طالبانی و تروریسم و رهایی کشور از اشغال بسیج ملی به خصوص جوانان بدونِ حسِ تعلق لازمی و حتمی
است در غیر آن تجزیه گزینهی نهایی و اجباری. ورنه این داستانهای دنبالهدارِ
قربانی گرفتنهای ملت را ختمی نیست. در این بسیج باید اعضای خانهوادههای رهبرانِ
خاین سیاسی از حکمتیار تا گیلانیها و از کرزی تا غنی از امرالله تا عبدالله و
از محقق تا خلیلی و بیدانش و از قدیرزادهها تا اصولیزادهها و یونزادهها و
طاقتزادهها و الماس زادهها تا عطازاداهها سهیم شوند و راهشان را با ملت یکجا
کنند و به مقاومتِ ملی بپیوندند و صدای رسای آزادی وطن از اشغالِ وطن گردند و
پوزِ طالب تروریست، مزدور و جاسوس، مهاجمینِ خیبری، پشاوری و پنجابی و چندملیتی
های متعرض به وطن را به خاک بمالند.
در درکِ همهگانی قدر مسلم این میتواند باشد که مداخلات هویتی، تباری، سیاسی، ارضی، اقتصادی و دینی و مذهبی حتا در آرامترین کشورها وجود دارند. توسعهطلبانِ قدرت، نظریهپردازانِ هژمونیهای قومی و قدرتی سیطره بر دیگران جنبههای ملی و فراملی در جهان دارد. مثلاً دو دههی پسین در سیاست افغانستان را از درونمرزی و برون مرزی دیدیم. حالا هم اوکرائین مقابل چشمان ماست و کشور خودِ ما آماجِ همین هژمونیهای مختلف بودهایم. قبل براین دیدیم که شرق میانه در چی حال بود. یا دیدیم که شیرازه های آرامش در همه کشورهای اسلامی مقتدر مثل عراق، سوریه، لیبیا، صنعا و دیگر کشورها را توسط مداخلههای هژمونیهای مذهبی و سیاسی و نظامی از هم پاشیدند که محرکـ همه این فروپاشیها آمریکا و انگلیس و اروپا و هند و چین و کشورهای متحجر اسلامی مثل ترکیهی اردوغانی، عربستان، امارات پاکستان، ایران . مرکز گریزیهای اجباری سبب میشوند تا نظامهای انحصارگرا خود عوامل فروپاشیها و ویرانیها شوند. به خصوص که ارکان رهبری شان وابستهگیهای جاسوسی و وظیفهداری داشته باشند. پس هراس از بسیجِ ملی یا تجزیه برای فرضیهی مداخلات احتمالی دیگران درست به این میماند که ما از بیمِ نتیجه به گذرگاه آزمونهای مکتب هایمان نه رویم. در این حالت مدام مغموم و پشیمان میباشیم. اما شرکت در آزمون ها ما را برای مقابله با هر برآیندی آماده میسازد. اگر مؤفق بودیم پلههای بیشتر پیروزی را فتح میکنیم و اگر دیدیم عاملی، فاعلی، سببی یا شخصی مانع پیروزی ما شده خود را در مقابله با آنها آماده میکنیم.
شاید زمانگیر باشد اما مؤفقیت حتمی در پی دارد. و ما شاهد این چنین حوادث فراوان
در جهان بوده ایم. غیرِپشتون سیاسی اقتدارگرا و نسلِ جوان پشتونِ امروز اگر به
خود نیایند و همچنان دنبالِ همان افرادِ پوشالی و نادان به نامِ رهبران و کلانهای
قوم بروند نتیجهیی بهتر از امروز افغانستان با چنین نظام تروریستی حاکم ساخته شده
بر ما نهخواهیم داشت. با اغتنام فرصت میخواهم به همه برادران و خواهران پشتونِ
عام و غیر تمامیتخواه و ملیاندیشِ واقعی پیام بدهم که همهی ما بدونِ ملاحظاتِ
سیاس، اتنیکی، قومی، رهبرپرستی، هژمونیگرایی قدرت به دورِ هم جمع شویم و بسیج
ملی علیه هر خانهبراندازی از هر قوم و قبیله و تبار داشته باشیم. این تاجران تا
توانستند ما را کُشتند و بستند و زدند. اگر پشتونِ عادی فکر کند، آینده غیر آنچی
میشود که ما میگوییم اشتباه میکند. سکوت در برابر تجاوز، ظلم و استبداد و
استثمار و کشتارِ غیرِ تبار ما توسطِ تیکهداران تبارِ ما که ما را وسیلهی تقابل
با ملیت ها و اقوام دیگر ساخته اند معنای حمایت از آن تروریسم قومی است. در آنصورت
خواه نا خواه دگران را در مقابل خود میبینیم و سببِ تضعیفِ موقعیتهای ملی ما در
جامعه میشوند. به خصوص که ملت مجبور شود اگر کشورش صدپارچه هم گردد برای رهایی از
این جدلِ بیپایان قدرتمداری پشتونِ سیاسی به نسلهای آینده یک آرامش روحی را
ارمغان دهد.
طالبان نقطه ی اوج تمامیت خواهی قومی درافغانستان است
تلاش جمعی برای سپیدکردن روی طالبان
نوشته ی : اسماعیل فروغی
اینکه افغانستان اززمان ایجاد اش تاکنون
رهبروزمامدارصادق وخردمندی نداشته وهیچ رهبروگروهی صادقانه برای رفاه وسربلندی اش
کوشش ننموده است ،مُسَلَّم است؛ اما آنعده جاسوسانی را که آمریکاییان درلباس دموکرات
و دانش آموخته ازامریکا وکانادا برای رهبری افغانستان برمردم تحميل کرده بودند ،
روی همه حاکمان و زمامداران قبلی راسپیدکردند. هم درمورد چپاول دارایی های عامه و
هم درمورد نوکری وحرف شنوی شرم آورازبیگانه گان .
بیست
ویکسال پیش وقتی امریکاییان به بهانه ی تعقیب القاعده ونابودی طالبان به افغانستان
لشکرکشیدند ، یکعده افغانهای امریکایی هم ـ زیرنام های داکتر، مشاور، متخصص ومتفکر،
مثل موروملخ به افغانستان ریختند . آنان درمشارکت باقوماندانان و رهبران شکم پرست
جهادی که تشنه ی ثروت وقدرت بودند ، تا توان داشتند دارایی های ملی را به غارت
بردند و تا قدرت داشتندهمدست با مقامات امریکایی، میلیاردهادالر کمک جامعه ی جهانی
را درنیمه راه بالاکشیده ، به حسابهای بانکی خود درخارج ازافغانستان انتقال
دادند.
این راهم همه شاهد بودیم که همان
دیموکراتان و افغانیت - اسلامیت خواهان دوآتشه ، همان متخصصان ، مشاوران و مغزهای
متفکرجهان که برای رهبری افغانستان دیسانت شده بودند،درپایانِ کار، وطن را
رهاکرده ،قدرت را دودسته به تروریستان نامدارجهان ــ کسانی ازجنس و قماش خودشان،
تسلیم نمودند.
شرم آورترازهمه این که ، همان اجیران
وجاسوسان مشهور،حالا بازدست وآستین برزده اند تا روی سیاه طالبان را سفید کرده ،
جاده ی تعامل با آنان رادرسطح ملی و بین المللی صاف نمایند. عمرزاخیل وال ، سلام
رحیمی ، فاروق وردک ، حنیف اتمر ، حشمت غنی احمدزی ، حامدکرزی ، فضل هادی مسلمیارو
برخی شارلاتان های مشهوردیگردرراس این تلاش ها قراردارند که برخی ازآنان به دربارطالبان
مشرف شده و برخی دیگربرای دست بوسی سراج الدین حقانی تاهنوزدرقطارِنوبت ایستاده
اند.
درمیان
این تلاشها ، کوشش برای بازگشت اشرف غنی احمدزی فراری به افغانستان و فراخوان
پرطمطراق شخصی بنام احمدشاه درانی که همه همان هدف سپید کردن روی طالبان را دارند
، بسیار جالب و خنده آوراست که من درمقاله ی جداگانه ای به آن خواهم پرداخت .
کوشش
های این جاسوسان تمامیت خواه که تقریباً همه تحصیلات عالی دارند، ارچند از زاویه
های مختلف صورت میگیرد؛ اما همه یک هدف دارند و آن : مشروعیت بخشیدن به طالبان و
درنتیجه حفظ سیطره ی قومی آنان است وبس . این تمامیت خواهان یک هدف ضمنی وجانبیِ
دیگرهم دارند و آن حفظ وبدست آوردن دوباره ی جایداد ها وثروتهای میلیونی شان است
که دردوران چورِکرزی - غنی بدست آورده اند.
محمدیونس
قانونی ،عطامحمد نور، محمدمحقق ، کریم خلیلی ، ضیا مسعود وبرخی مولتی میلیونران
جهادی دیگرهم با این هدف دیسانت شده های جاده صاف کن قوم پرست ، همصدا بوده ، منتظراند
تا نوبتِ زیارت حقانی بزرگ نصیب شان شود . در راس این دسته از " منتظران
" ـ محمد محقق وعطا محمدنورـ امپراتورفراری بلخ قراردارند.
ناظران اوضاع افغانستان به این باوراندکه
تمامیت خواهان قومی ( بانکتایی امریکایی باشد یا لنگوته ی پشاوری پاکستانی - دیموکرات
ودانش آموخته ی امریکا باشد یا طالب مدرسه ی دینی پاکستان ) ، همه درهرموقعیتی به
دنبال تحقق یک هدف استند : وآن مشروعیت بخشیدن به عقب گراترین و آدمکش ترین گروه
دینی - قومی طالبان و درنتیجه حفظ و تحکیم سیطره ی قومی شان است و بس ( نه کم نه
زیاد ).
اینکه آیا این کوشش ها روندِ پایان پذیرِ
تاریخِ تمامیت خواهی را تغیرخواهد داد ، شک وجود دارد. چون آنچه روشن است اینست که
طالب نقطه ی اوج تاریخ سیاه تمامیت خواهی درافغانستان است ــ اوج زورگویی وتفوق
طلبی ...
"
فواره چون بلند شود ، سرنگون شود. "
آیا به راستی یک افغان ازبک تبار، سه روحانی شیعه را کشت؟
حتما بلافاصله خواهند گفت این فرد افغانستانی وهابی است و با فضای جدید به وجود آمده در افغانستان شرایط را فراهم دیده و وارد ایران شده است.
نظر یک کارشناس مسائل جنائی
مخدوم عالم به کمک مارشال دوستم و MI6 رها شد
منبع اطلاعاتی: ملاهیبت الله زنده است
صدای پای داعش در صفحات شمال به گوش می رسد
250 میلیون دالر کمک انگلیس به دوستم و رهایی مخدوم عالم
آیا قرغیزستان آمادۀ جنگ با تاجیکستان است؟
گزارش ها از مرز تاجیکستان و قرغیزستان بیان می
دارد که قرغیزستان برای یک جنگ تمام عیار با تاجیکستان آماده گی گرفته و از هر
گاهی، دام توطئه پهن می کند.
احتمال مسدود شدن شبکه اجتماعی
نخستین شکست
سیاسی و روانی شبکه تروریستی طالبان درحال اتفاق افتادن است.
تا این دم فکر
می شد که فقدان مشروعیت سیاسی نخستین شکست لاعلاج طالبان است.
شکست دیگر،
بازگشت قوی تر به افراطیت، تعصب، ضدیت بازن و برچیدن بساط مدنیت شهری،
اما اینک شکست
اصلی اتفاق می افتد.
قرار است اداره
امر به معروف و نهی از منکر عنقریب یک گل دیگری را به آب بدهد.
طبق اطلاع بدست
آمده از منابع موثق رهبری طالبان برای
وزارت مخابرات هدایت داده تا دسترسی مردم به سایت های فیسبوک ، یوتیوپ،
پاپجی و تیک تاک را مسدود کنند.
احتمالا سر از
هفته آینده وزارت مخابرات روی بند نمودن این سایت ها اقدام نمایند
این سایت ها
چند مورد میباشد یکی این
که صفوف طالبان با شنیدن آهنگ ها دیدن
فلم ها
کاملا روحیه جنگی شان را از دست داده اند.
دوم
جنگ روانی در صفحات فیسبوک طالبان را آشفته و بیچاره ساخته
هر روز
جنایات شان برملا میشود
جنگ ها
و شکست های شان همگانی میشود
و این روحیه عساکر شان را خیلی
تعضیف کرده است .
پاپجی و
تیک تاک هم از جنایت و خباثت شان
رونمایی میکنند.
از این رو چهار سایت هدایت داده شده تا بند شود.
و مسولیت نظارت از برنامه در مخابرات را بدوش وزارت امر بل معروف
داده اند .
ازین پس بازار
فلتر شکن ها گرم می شود.
نبرد بین زنده
گی و مرگ پسندی شدت می گیرد.
مسدود کردن فیس
بوک، یوتیوپ، پابجی و تیک تاک اوج اشتباه و حمایت شبکه تروریستی طالبان را نشان می
دهد.
درین میان تویتر آیینه هر لحظه یی به جنایات
طالبان است و در صورت بستن دریچه چهار عامل ارتباط همگانی پیش گفته، تویتر نیز
بسته شود. به این ترتیب طالبان و رژیم قالبی اندیش کوریای شمالی در یک طراز قرار
می گیرند.
اما آیا چنین
اقدامی از سوی طالبان عملی هست؟
هرچند این اقدام
ضربه سختی بر شبکه های همه گانی وارد می کند اما موقت است. دریای زنده گی و
ارتباطات را یک شبکه تروریستی معتقد به عصر صحرا نشینی نمی تواند بند آورد.
اگر فیلتر شکن استفاده شود احتمال دارد منبعد مردم دسترسی با سایت ها را بدون فیلتر شکن نداشته باشند.
یک رقم انتحاری واری بود!
روایت یک شاگرد ازانفجار!
یک روز پیش از انفجار در مکتب ما چند نفر از طالبان همراه با مدیر و سرمعلم مکتب به صنفهای ما هیٔت آمده بودند، آنها بخاطر بررسی مکتب ما از آدرس وزارت معارف طالبان آمده بودند و به نوبت از شاگردان میپرسیدند چند صنف، صنف دوازدهم، چند صنف، صنف یازدهم و به همین مینوال تعداد صنفها را از ما میپرسیدند.
یکی از آنها وقتی نزدیک من آمد فکر کردم انتحاری است، وقتی به چشمانش نگاه کردم انگار جانم را میگیرد، با خود گفتم خدایا چیقدر وحشی به نظر میرسد، چی گونه با او جواب بدهم؟
از من پرسید مکتب تان چند دروازه داره؟
گفتم سه دروازه.
گفت کجا و کدام طرف؟
گفتم این طرف، آن طرف و آن طرف.
به یگدیگر خود گفت؛ آخر بیا به گورو.
یکی دیگر از این هیٔت سه نفره از صنفی ام محمد پرسید از درس راضی هستی؟
محمد گفت؛ خوب اس دیگه مثل سابق نیس.
هیٔت به شانهای محمد زد و به کنایه گفت آفرین درس بخوانید آیندهی افغانستان شما جوانان هستید.
وقتی هیٔت از صنف ما بیرون شد با محمد که در یک چوکی مینشینم گفتم، او بچه اینا چیقه وحشی بودن گپ زدن خوده یاد نداشتن.
محمد گفت؛ مه خو بیخی ترسیده بودم، یک رقم انتحاریها واری بود.
بعد از بگو مگو در رابطه با هیٔت ساعت رخصتی رسید، دیروز رخصت شدیم اما امروز وقتی انفجار در دروازهی خروجی که در عقب مکتب قرار دارد و انفجار نیز در آنجا رخ داد فهمیدیم اوووه خدا جان!
هیٔت که روز گذشته از ما در رابطه با دروازهها پرسان میکرد خودشان انتحارگرا بوده است.
روایت یک شاگرد صنف دوازدههم.
از صفحه: نور نظامی
۱۴۰۱ فروردین ۳۱, چهارشنبه
۱۴۰۱ فروردین ۳۰, سهشنبه
۱۴۰۱ فروردین ۲۹, دوشنبه
۱۴۰۱ فروردین ۲۸, یکشنبه
۱۴۰۱ فروردین ۲۷, شنبه
۱۴۰۱ فروردین ۲۶, جمعه
۱۴۰۱ فروردین ۲۵, پنجشنبه
چلنچ بزرگ سراج الدین حقانی به ارتجاع مذهبی
خلیفۀ شیاطین می گوید:
عملیات انتحاری را محمد «ص» رهبری می کند!
۱۴۰۱ فروردین ۲۴, چهارشنبه
۱۴۰۱ فروردین ۲۳, سهشنبه
۱۴۰۱ فروردین ۲۲, دوشنبه
نخبه گان ایران: طالب صدام حسین ثانوی برای ایران است
انتقاد تند سردار نیروی دریایی ایران از طالب پروری حکومت ایران
امیر دریادار دکتر سجاد کوچکی، فرمانده اسبق نیروی دریایی ایران
۱۴۰۱ فروردین ۲۱, یکشنبه
۱۴۰۱ فروردین ۲۰, شنبه
نیم ساعت در جهنم با جلال الدین حقانی
حقانی پدر، تروریست هم مثل حقانی پسرِ تروریست بود،
اگه دخترم یا زنم سَرِ میر عاشق شوه چطو میشه؟
عثمان نجیب
۱۴۰۱ فروردین ۱۹, جمعه
در پنجشیر، داعش به ما ضربه زد؛ نه مقاومتی ها
ادعای خنده آور فصیح الدین
فصیح الدین از دست جنرال امین فرار کرد یا از داعش؟
جنگ چهار روزه پنجشیر به فرار قاری فصیحالدین بدخشی انجامید
۱۴۰۱ فروردین ۱۸, پنجشنبه
مسعودِ پسر هم چنان تنها رهبرِ مقاومت است
پاسخِ محمدعثمان نجیب:
پسا نشرِ دیدگاهِ حقیر اندربابِ نامهنویسی رهبرِ مقاومت دوستانِ زیادی محبت کرده و ابرازِ دیدگاه داشتند که من به هر دو گروه احترام دارم. منهای کسانی نتوانستند خُلقِ آدمیت در نوشته را رعایت کنند.
واکاوی « شورای عالی مقاومت ملی! جمهوری اسلامی افغانستان»
اعلامیهای که روز جمعه، سیام میزان1400 از فیس بوک صادر شد. اما صاحبان اعلامیه تا امروز غیر حاضر صحنه اند.
آیا نظامیان روسیه دراوکراین زمینگیر شده اند ؟
نوشته ی : اسماعیل فروغی
اکنون که حدود دوماه ازجنگ روسیه واوکراین می گذرد ، رسانه های امریکایی و غربی اززمینگیرشدن روسیه درجنگ میگویند وازعقب نشيني وحتا شکست روسها درجنگ.آنان به منظورضعیف نشاندادن توان نظامی روسها هنوزهم این فکررا تبلیغ میکنند که گویاروسیه میخواست به سرعت وحتا طی یکهفته کل اوکراین را تسخیرنماید . که این فکر، ازاول فکری نادرست وتبلیغی گمراه کننده بوده است . به باورناظران بی طرف ، روسها برخلاف تصوروتبلیغ غرب وامریکا ، نه درجنگ زمینگیرشده اند ونه ازاول وهیچگاه نیت تسخیربرق آسای اوکراین را درسرداشتند. تهاجم روسیه براوکراین همانند حملات و یورش های برق آسای امریکا برعراق، لیبیا، افغانستان ، یوگوسلاویا وتعدادی از کشورهای دیگر نمی باشد که هدف آن براندازی رژیم ها بوده است . روسیه ازحمله براوکراین ، اهداف کوتاه مدت و درازمدتی دارد که می توان آنرا بطوربسیارفشرده اینگونه برشمرد :
ــ اولین هدف کوتاه مدت روسیه درین جنگ ، تسلط کامل برشهرها و محلات شرقی وجنوبی اوکراین - بخصوص ایالات لوهانسک ودونتسک ( که جمهوری های مستقل شان را اعلام کرده اند ) و شهرماریوپول است نه بیشترازآن . شاید قوای نظامی روسیه تا کیف پیشروی نماید، اما به هیچصورت قصد ماندن و تسخیر کیف یا حتا خارکیف و اودیسه را هم ندارند.
ــ دومین هدف کوتاه مدت روسیه - تخریب کامل زیرساخت های نظامی اوکراین است که بیشتردرتسلط ناسیونالیستان تندرواوکراین قرار دارد . روسیه می خواهد با تخریب تمام زیرساخت های نظامی- صنعتی اوکراین ، آن کشور را برای همیش از تخیلات دستیابی به سلاح اتمی وتهاجمی علیه روسیه وپیوستن به ناتو جدا و دورسازد.
هدف درازمدت روسیه ازین حمله ی هولناک اینست که : روسیه با این یورش بسیار پرهزینه براوکراین میخواهد جنگ نیابتی را دراوکراین سروسامان بدهد وبا براه انداختن چنان جنگهای نیابتی دوامداردرآن کشور، برحوزه ی نفوذ آمریکا دراروپا صدمه های جدی و پایه ای وارد کرده ، سبب تضعیف جایگاه امریکا دراروپا وبالاخره حتا راندن امریکا از اروپا گردد. روسیه نیت آن درسردارد که اروپا دیگر حیات خلوت آمریکا نباشد.
روسیه وچین درین مورد اتفاق نظر دارند و اخیراً هندوستان و برخی کشورهای قدرتمند عربی ، آسیایی و امریکای جنوبی هم به این باورنزدیکترشده اند تا هرچه زودتربه نقش قلدرمآبانه ی امریکا دراروپا وسایرنقاط جهان وتسلط زورگویانه ی امریکا برنظام مالی ــ اقتصادی جهان پایان داده شود .
بی تردید تحقق این اهداف بسیارپرهزینه و دشواراست ؛ اما ازنظرروسها و چینایی ها شدنیست و روسیه برآن مصمم است . روسیه با براه انداختن جنگهای نیابتی دوامدار دراوکراین وانتقال دشواری های مالی ـ اقتصادی جنگ درکشورهای عضوناتو میخواهد مردمان اروپا را به این حقیقت نزدیکتر نمایدکه : اسباب وعوامل اصلی تمام بحران ها درجهان ـ ازجمله تضعیف و بی ثباتی اروپا ؛ نه روسیه و چین بلکه ایالات متحده ی آمریکا و سیاستمداران واحزاب طرفدارامریکاست . روسیه می خواهد مردم اروپا بدانند که ایالات متحده ی آمریکا،همانگونه که روسیه ، چین ، هند ، برازیل و جنوب آسیا را رقیب خود می پندارد ، اروپا راهم به چشم یک رقیب می بیند نه یک شریک.
بنابرین بعید به نظرمی رسد که این جنگ بزودی خاتمه بیابد . به دلیل اینکه :
یک - تاهنوزتمام زیرساخت های نظامی- صنعتی اوکراین تخریب نشده است.
و دو - به دلیل اینکه گروههای طرفدارروسیه دراوکراین وتمام اوکراینی های مخالف گرایش به غرب ، به آن حد منسجم وتقویت نشده اند تا جنگ های نیابتی دوامداررا بدون حضورسربازان روسیه دراوکراین به پیش ببرند .
روسیه می خواهد نارضایتی های عمومي را درپارلمان ها ومیان مردم عام اروپا دامن زده ، همه را به حقیقت حضورسودجویانه وتحریک آمیزامریکا دراروپا و حقیقت نقش آشکار امریکا درایجاد بحران های گونه گون درجهان ، نزدیکتر بسازد.
اینکه روسیه به این هدف واستراتژی دست می یابد یانه ، هفته ها و ماه های آینده بیشترروشن خواهد ساخت.
۱۴۰۱ فروردین ۱۷, چهارشنبه
۱۴۰۱ فروردین ۱۶, سهشنبه
۱۴۰۱ فروردین ۱۵, دوشنبه
حملات نیروهای مقاومت در حصارک پنجشیر تحت فرماندهی جنرال حامدسیفی
صف طالبان را بی نظم ساخته
اگر چند ضربه دیگر طالبان این قسم بخورند بدون جنگ فرار میکنند.
۱۴۰۱ فروردین ۱۴, یکشنبه
آقای مسعودِ پسر! یا مثلِ پدر باش یا نباش
محمدعثمان نجیب نوشت:
تعاملات سیاسی و بینالمللی در نامهنگاریها کار تازهیی نیست و محدود به معدود کسانی هم نيست. هر کسی میتواند نامهی سیاسی با محتوای سیاسی یا نظامی یا اجتماعی به هرکسی بنویسد. رعایت اصول و قواعد پذیرفته شده از جمله اخلاقیات در نامه نویسیها یک اصل است. اما نظرداشت سلسلهی مراتبنامه نویسی ها به صورت قطع یک الزام است.
تشخیص صلاحیتی مخاطب در نامهها، پیشینه و حالینهی رابطهها با مخاطب از دیپلوماسی تا عدول از آن و از دشمنی تا دوستی مهم است ولی لحن نامهنگاری های سیاسی برای مخاطب خارجی توسط یک اداره، توسط یک دولت، توسط یک تشکل رزمی و سیاسی و از نام یک رهبر در موقعیتهای حساس زماني و کشوری مثل کشور ما بسا مهمتر است. ملت افغانستان آرزو ندارند تا مثلآ رهبر جبههی مقاومت ملی در فصل تدابیر آغاز چنگ های آزادی خواهی با صدور بیانیهیی یا نامهیی تضرع آمیز نوع جبن سنت شکن مقاومت ملی را از خود به جا گذاشته و آن را دیپلوماسی بنامد.
به خصوص که چنان بیانیه و نامهیی به مخاطب اشغالگری مثل پاکستان که به طورعملی کشور را اشغال کرده است صادر شود. ملت آگاهی سیاسی کامل دارد. تبعات منفی این عرایض برای صدور فرمان عفو چیزی دیگری نیست.
آقای احمدمسعود باید بداند که بهتر میبود چناننامه اصلآ به پاکستان نوشته نه میشد و در بدترین حالت فشارهای احتمالی شخصی و سیاسی میتوانست یا در تعامل با پاکستان سکوت کند و یا در خوشبینانهترین حالت غیر از پاکستان به سایر مجامع بینالمللی نامه مینوشت. و یا هم بافرستادن نامهیی که هیچ نیازی نبود پاکستان را به گونهی جدی اخطار میداد و هوشدار مقاومت مرگبار برای پاکستان را میداد. نه آن که ملتمسانه چیزهایی را در نامه مطرح کند که هم بیانگر بیخبری او از فعل و انفعالات جهان با طالبان است و هم نوعی اظهار دروغ گفتاری.
احمد مسعود یا مسعود پسر میداند که جهان در شناسایی طالبان عجله ندارد و تا رسميت شناختن طالبان بسترسازیهای طالب،شناسی میکند. و پاکستان که هرگز به گفتار مسعود پسر سیاست نه میکند. سفرهای پیهم و بیتوقف رهبری طالبان پاکستانی با هویت پشتون افغانستانی و پشتون سياسی اقتدارگرای افعانستان به جهان کار سادهیی نیست که مسعود پسر به آن متوجه نباشد. لازم بود در آن نامهی مرحمت طلبی از پاکستان اشارهی کاملی میدلشتید به جلسهی پشتونیسم در کندهار. به اثرات منفی و سریع و صریح پسا آن جلسه در شدت رفتار و گفتار و شعار و شکار ملت توسط طالب خیبری و پاکستانی و جنوبی که برضد ملت ما عملی میشود و به صورت خاص اقوام غیرپشتون را فشار میدهند اشاره میکردید. پاکستان و ایران هیچ خدمتی جز خیانت به ملت ما نهکرده اند. پناهدادن مهاجران مثل یک جرعهی آب حیات و بدون مرگ به این دو کشور است.
بارها ثابت شده که مهاجران افعانستانی به هردو کشور تکتهای لاتری برآمده شدهی بی توقف است که فقط با تغییر ارقام برندهی دایمی اند. شما باید تحليلگران واقعی سیاسی را باخود داشته باشید. به مارشال فقید عین عرض حال را کردم کم شنیدند و نتيجه را دیدند. آقای احمدمسعود باید بداند که او با جهانی سراسر دشمن مقابل است که غیر از تاجیکستان همه بر کشتار ما شمشیرهای زهری به دست گرفته اند.
از عربستان سعودی و شیخهای شياد خليج نشین و از اردوغان تا عمران خان و از یک خان تا خان دگر همه بر تابوت ویرانی کشور و کشتار ملت میخ میکوبند. و شما باچند مشاور فرسودهذهن محلی و وطنی و قومی نه میتوانید بار بزرگ مقاومت را به جایی برسانید. به هیچ اطلاعی اهمیت نه میدهید، به هیچ عمو و دایی و پسر دایی تان اگر حاین هم باشند گوشزدی نه دارید. سال جدید شد، به بهانهی سال جدید پیام دادید ولی از تبریکی سال جدید یادی نکردید. حالا اگر چند تا ملای نادان شما را از تبریکی دادن سال جدید برحذر داشته باشد و یا خودتان برای مصلحتهای بیلزوم نوروز را به ملت تبریکی ندادید. از این نیمچه ملاها و برخی نیمچه سیاسیخیلهای اطراف تان بپرسید که دعای سال نو به کدام مناسبت است؟ یعنی عربها این دعا را به کدام زماني میخوانند؟
( یا مقلبالقلوب ولابصار یا مدبرلیل و نهار حولحالنا الی احسنالحال. )
آخر کلام من حفیظ منصور نیستم و عضو جبههی مقاومت هم نیستم که من را اخطار اخراج بدهی و همگرایی من با مقاومت تحت رهبری خودت مبنای ملی اندیشی و کشور شمولی و رهایی بخشی از اشغال دارد.
جوانی که امروز در سنگرهای دفاع مقدس تحت رهبری خودت در سنگر جان میبازد و یا از سوی طالبان و ایادی شان اسیر و شکنجه و شهید میشوند مرام آزادی در سر دارند.
پدرت را به یاد بیاور که شجاعانه علیه پاکستان رزمید و جهان را از اعمال پاکستان هوشدار داد و نتيجه هم همان شده که پدرت گفته بود. تو با نوشتن نامه به پاکستان همه گفتههای پدرت را رد کردی. پدرت را ملتی همراهی میکرد او با ملت خود بود. حالا دوباره با همان برخی مشاوران نادان خود یکجا گفتارهای پدرت در سفر اروپا را بشنو و هم نامهی خود را بخوان ببین که تو اشتباه کردی یا پدرت؟ برای ملت توضیح بده که یا تو راست گفتی و پاکستان دوست فداکار ما است یا پدرت راست گفته بود که پاکستان عامل همه ویرانگریها توسط،ایادی خود در افعانستان است.
جوابی داری؟
مسعود پسر مثل پدر باش یا هم هیچ نباش
مقاومت هم مال شخصی نیست. همه کشور در آن سهیم است. اندرابها، شمالکابل، پهن دشت شمالی همهی شمال و جنوب و غرب و شرق افغانستان اگر یک نفر هم مقاومت مسلحانه دارد یا هرنوع مقاومت دیگر دارد مرتبط به این مقاومت است. کم بنویس سیاست نویسی کار ساده نيست.