مجلس بازی رینا امیری با شاگردان رولاغنی
امریکا منتظر یک ۱۱ سپتامبر دیگر است.
مصاحبه کنندهها: علیسجاد مولایی و مصطفی مدثر
لین اودانیل، خبرنگار فارینپالیسی را به «جاسوسی» متهم کرده و برای همیشه از ورود به افغانستان ممنوع ساختند.
خانم لین: طالب أفغانستان را به یک ماتمسرا مبدل ساخته
رینا امیری، پلوشه کروخیل، فاطمه گیلانی، اصیلا وردک
شاگردان رولاغنی
بلینکن: کاری که ما میخواهیم انجام دهیم، این است که مشارکت خود را با جامعه مدنی افغانستان مؤثرتر، دقیقتر، سازندهتر و هدفمندتر کنیم.
از لابی گران طالبان پرسیده شود: تا پیش از 30 دسامبر پارسال شما رینا امیری را می شناختید؟
او از کجا اختراع شد که بزنس تبلیغاتی از نام زنان درهم شکسته أفغانستان را به نفع سیاست انتخاباتی بایدن مدیریت کند؟
این همان زنی نبود که در محضر طالبان مثل سوگوار ها چادر به سر کرد و نشان داد که طالبان برحق اند؟
بایدن درآستانه خروج: اعتقادی به حمایت از حقوق زنان از طریق به راه انداختن جنگ و نیروی نظامی ندارم.
مایکل والتز نماینده کانگرس امریکا :
ما به یاد داریم که وعده داده شده بود که با طالبان جدید رو به رو هستیم؛ طالبانی که میانه رو اند. آنها تروریستهای خوبی اند که قرار است ما را در مبارزه با تروریستهای بد کمک کنند."
رینا امیری کمپاینر انتخابات است.
تصویراصلی را لین اودانیل از أفغانستان به جهان داد.
درست ۱۱ ماه پس از سقوط کابل دوباره به این شهر برگشتم تا از نزدیک ببینم که اوضاع چطوری است. چون چندین سال در این شهر زندگی کردهام. آنچه من یافتم، یک فاجعه بود؛ این برای من بسیار غمانگیز بود، چون دیگر از آن شادی خبری نبود. همۀ شهروندان نگران و مشوش بودند، فقر و بیکاری بیداد میکرد و در چنین وضعیتی، امنیت و آزادی معنی ندارد.
آنچه که اینبار دیدم، ترس و وحشت بود که همه جا را فراگرفته بود. مردم نگران امنیت بودند و «حکومت ترور و وحشت» است.
لین: ظاهراً همه چیز عادی بهنظر میرسید. اما در حقیقت ترس همه جا را فرا گرفته بود. ترس و ارعاب، بانی چنین صلح کاذبی است.
لین: نشست تاشکند یک فرصت بود که از دست رفت. در معادله فعلی طالبان میبرند و غرب بازنده است.
هیچ فشاری روی طالبان نیست، تا کار درستی انجام دهند.
طالبان برای حکومتداری، اقتصاد، رفاه و اشتغالزایی هیچ برنامهای ندارند. به همین دلیل نشست تاشکند یک فرصتی برای غرب بود تا طالبان را به سمت حسابدهی سوق دهند که متأسفانه چنین نشد.
شورای امنیت سازمان ملل: تمام گروههای تروریستی جهان در افغانستان فعال هستند.
شاید ایالات متحده منتظر یک ۱۱ سپتامبر دیگر است.
این کشور دوباره به بهشتی برای تروریسم جهانی مبدل شده است.
پاکستان نفوذش را بر طالبان از دست داده است و خود آنها در حال رویارویی برای یک جنگ داخلی با تحریک طالبان پاکستانی هستند.
روسیه، چین، ایران و پاکستان میخواستند که امریکا از افغانستان خارج شود. حالا ایالات متحده رفته و آنها ماندهاند که با طالبان چگونه کنار بیایند.
کارخانه گی کنفرانس تاشکند: مکتبها را باز کنند و نصاب درسی یکسان برای دختران و پسران داشته باشند و این باید پیش شرطی برای ادامۀ مذاکرات در مورد ذخایر ارزی بانک ملی میبود. درحالیکه طالبان میلیونها دالر دارند که از طریق کشت و قاچاق مواد مخدر و مواد معدنی به دست میآورند.
گزینه ها: ممنوعیت پرواز سران طالبان است.
آنها تا سال ۲۰۱۹ با ممنوعیت پرواز روبرو بودند،
اما با آغاز پروسه صلح این ممنوعیت برداشته شد و آنها به تهران، مسکو و پکن سفر کردند و در این اواخر هم با جیت شخصی به ناروی رفتند.
برگشتاندن دوباره این ممنوعیت میتواند یک هشدار از طرف جامعه بینالمللی برای طالبان باشد که اقدامات آنها، پیامدهایی خواهد داشت.
عبدالقهار بلخی با پاسپورت نیوزیلندی خود پرواز میکند، این چطور ممکن است؟
طالب أفغانستان را به حالتی آورده که شبیه بیماری که بهکمک دستگاه تنفسی زنده است.
ادارۀ بایدن، معاملۀ ۲۹ فبروری ترامپ را به عنوان یک فرصت دید تا از دست حکومت بد قبلی خلاص شود.
دلایل روی سیاهی کرزی وغنی!
پول زیاد وارد افغانستان شد؛ اما فساد در اوج بود و هیچ پلان، استراتژی، شفافیت،حساب دهی و رهبری وجود نداشت.
همه می خواستند از دست غنی خلاص شوند. هیچ کسی تصور نمیکرد که غنی فرار کند.
هیچ کس نظریه و راه حلی بهتری ندارد. اصلا نظریهای وجود ندارد، همه در شوک هستند.
جوانان که نفوس قابل ملاحضهای را تشکیل میدهند، هیچ طرحی ندارند و رهبری سیاسی وجود ندارد.
دیاسپوراها ( رهبران قومی) هنوز درگیر کنار آمدن با وضعیت در مهاجرت هستند.
بلندترین صدا از جنگسالاران است که دلتنگ زندگی تجملاتی و پولهای شان شدهاند. هنوز تصور میکنند که مردم آنها را دوست دارند؛ اما حقیقت این است که آنها شکست خوردهاند و دیگر نزد مردم جایگاهی ندارند. وظیفۀ نیرو جوان این است که مطمین شوند دوباره این جنگسالاران بر نمیگردند.
جبهه مقاومت درچه وضع است؟
لین: من سیاست مشخص و عمیقی از طرف جهبه نمیبینم و احمد مسعود نیز بیرون از کشور است. تا هنوز اقدام و عملکرد جدی از سوی جبهه ندیدهام که با وضعیت فعلی مطابقت داشته باشد.
در جبهه یک مانفیست برای آینده میبینم؛ اما برای فعلا هیچ ایده و استراتژی وجود ندارد. چرا آنها در نشست تاشکند فشار نیاوردند که با طالبان چطوری تعامل شود.
من احمد مسعود را در قامت رهبر یک جریان سیاسی میبینم.
او چهره شناخته شده است و فرانسویها دوستش دارند.
اما برای فعلا هیچ کشوری آماده نیست که آنها را تمویل کند.
گروپهای کوچک دیگر هم وجود دارد و شاید روزی زمان آن برسد که آنها درست عمل کنند و جدی گرفته شوند.