هوتل شهزاده شهر، مرکز فحاشی مقامات طالبان درکابل
منابع گفته میشود از ديشب بدینسو 130 جسد از پنجشیر به مرده خانه 400 بستر انتقال شده
بیشترین اجساد به شفاخانه های پروان منتقل شده
کاروان امبولانس ها از پروان تا آخر پنجشیر- مرده ها را شبانه انتقال می دهند. مردم را به بیگاری می گیرند که مرده ها را از ارتفاعات پائین بکشند.
می خواستند قوای مقاومت را در دره حصارک غافلگیر کنند.
مقاومتی ها در یک بازی مخابراتی طوری در شبکه های طالبان داخل شدند که آن ها فکر کنند مخابره شان کشف شده و صورت گفت و گو ها را می توانند بشنوند و حمله کنند.
آدرس و کروکی می دهند. طالب هیجانی میشه که ما اطلاعات از موقعیت مقاومتی گرفتیم. حمله. در حالی که در دام کمین حمله کردند. راه بلد پنجشیری این ها را به دام کمین مقاومتی ها انداخته
درحصارک فرش مرده ها باقی مانده و کسی جرئت نزدیک شدن به اجساد را ندارد.
افراد نوجوان و کهنسال را از دره عبداللهخیل جمعآوری کرده و به کوهها بردهاند تا اجساد جنگجویان کشته شده این گروه را به پایین انتقال دهند.
طالب ازحصارک به طورکامل فرار کرده است.
نخستین حمله انتحاری در پنجشیر درهم شکست.
در جریان حمله، طالب می خواست یک تاکتیک جنگی بزند و حمله انتحاری انجام دهد.
در منطقه پوجاوه دو انتحاری، پیش از رسیدن به هدف از سوی نیروهای جبهه مقاومت ملی شناسایی و تيرباران شدند.
انتحاری طالبان به بهانه تسلیم شدن، قصد انفجار در میان افراد جبهه مقاومت ملی را داشتند.
سیاست زمین سوخته
خانه های کهنه ده کوهسار پریان را به آتش کشیدند.
هوتل شهزاده شهر، مرکز فحاشی مقامات طالبان درکابل
در کارته چهار روبه روی تخنیک ثانوی، در نبش کوچه، پهلوی پلازای عروج،
یک زمانی خانهای بزرگی بود ملکیت شیرخان خروتی پدر کلان فرهاددریا هنرمند معروف بود.
ناشر که نائب الحکومه قطغن و صاحب شرکت اسپینزر بود. شیرخان بندر به نام همو آدم است.
این خانه پس از کودتای هفت ثور ضبط شد و دولت آن را برای بخش صحی سپرد.
سرانجام در حکومت کرزی این خانه به دست دار و دسته سیاف افتاد.
در اواخر دهه هشتاد سیاف چهار تالار عروسی در میان خانههای رهایشی در کارته چهار کرد.
از جمله همین خانه را تالار عروسی ساخت.
آقای یونس نواندیش در آن زمان شهردار کابل بود. با محافظان خود آمد که مانع ساخت و ساز این تالار عروسی در میان خانههای رهایشی شود.
برایش گفتند اگر نمیخواهی لگدمال شوی و آبرویت برود، دوباره برگرد از زورت بالا است.
آقای نواندیش خودش را کنار کشید و فقط در گفتوگویی با تلویزیون طلوع خاطرنشان کرد که از توان و زور شهرداری کابل بالا بود، ورنه من هرگز نمیگذاشتم که این تالار عروسی در میان خانههای رهایشی ساخته شود.
پس از چند ماه ده طبقه ساختمان در میان خانههای رهایشی بلند شد و به زودی نامش شد تالار عروسی شهزاده شهر.
از اواخر دهه هشتاد که این تالار عروسی ساخته شد تا کنون که گروه زنا و لواطت و غارت دوباره حاکم شده است.
ماهانه دو یا سه شب محفل در این تالار برگزاری می شود.
بقیه روزها هر شب پارتی و محفل جریان دارد.
گاهی محفل تا ساعت 4 و 5 صبح ادامه مییابد.
دو طبقه این هوتل به رفع نیازهای جنسی مقامات و رفع تشنگیشان اختصاص بدهد.
در دولت کرزی و احمدزی درین روسپی خانه مقامات جمهوری آمد و رفت داشتند.
اکنون مقامات امارت اسلامی.
ممتاز درویش، برادرزاده درویشِ جناب استاد سیاف، تنها برای نوشیدن شراب و لواطت به این تالار تشریف آوردهاند که آمدهاند.
در جمهوریت هم این روسپیخانه و میفروشی فعال بود و قدرتمند و امن و اکنون نیز.
هر کسی اجازه ورود به این روسپیخانه را ندارد. یعنی هر کسی هوس کرد و داخل تالار شد از او با دختران سیمپیکر و شراب پذیرایی نمیکنند، آدم های خود سر از سوی مدیر تالار عروسی با لگد و دشنام بیرون انداخته می شود:
مگر ما مرده گاو استیم یا ساقی؟
وقتی طالبان تلاشی خانه به خانه را در کابل شروع کردند، تمامی خانههای دور و بر این تالار عروسی تلاشی شد اما کسی طرف این هوتل دور نخورد.
پخش موسیقی حرام است، اما هر شب صدای موسیقی این تالار تا ساعت 1 شب، آنانی را که در همسایگی این تالاری که به فساد جولان میدهد، به خواب نمیگذارد.
باری کسی این مسئله را فیس بوکی کرده بود، اما همان دار و دسته «پوهنتون دعوت» که خودشان بارها برای لواط و شرابنوشی به این تالار آمدهاند، زیر ان پست نوشتند که دروغ میگوید.
و این تالار عروسی چیز پنهان و کوچکی نیست که در جایی دور از دسترس باشد. در ساحه کارته چهار، روبروی تخنیک ثانوی، هر شب محفل دارد.
محافل فسق و فجور زیر پوشش تالار عروسی است، اما در پوشش تالار عروسی روسپیخانه و شرابفروشی نیز دارد که تا امروز هم 16-6-1401 برای افراد طالبان خدمات جنسی ارایه میکند.
دیروز مقامات جمهوریت میآمدند به نام متخصص و مشاور و وکیل و رییس، امروز کسانی بهنام شیخ و مفتی و حافظ و مولوی با موترهای دولتی میآیند و از این غنیمت سود میبرند.
ده طبقه تالار عروسی ساختهاند اما همسایه پیش رو را بیشتر از سه طبقه اجازه نداد که خانهاش را بلند کند.
سر و صدای موسیقی و رفت و آمد موترها به داخل کوچه و اذیت و آزارش، سالها است که بدون کرایهنشین است و هر کسی آمده یک هفته بعد دوباره خانه را تخیله کرده است.
مستهایی که شبانه در دوران جمهوریت از تالار بیرون میشدند
باعث آزار و اذیت مردم میشدند
اکنون مست های امارتی از هتل بیرون می شوند آرام تر عربده نمی کشند.
جمهوری با امارت اینقدر تفاوت دارد که دیروز در کوچهها مستی میکردند اما امروزه در داخل تالار بدمستیهایشان را تمام میکنند و وقتی آرام شدند برمیگردند.